گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

آفت «درگوشی» و آسیب شناسی گفتگو در شبکه های اجتماعی

می ترسیم حرف بزنیم

آفت «درگوشی» و آسیب شناسی گفتگو در شبکه های اجتماعی

از دیروز تا حالا که بحث «هولوکاست» در گروه مطرح شد، دوستان زیادی در خصوصی آمدند و در موافقت و مخالفت حرف های جالبی را مطرح کردند ولی چرا خصوصی؟ آیا می ترسیم حرف بزنیم؟ این گروه بیش از صد عضو دارد. مطمئن هستم خیلی از عزیزان مباحث را دنبال می کنند. وقتی موضوعی مطرح می شود اگر هر کسی یه چیزی بگوید حتی یک کلمه ای ، کلی در پخته تر شدن مطلب کمک می کند. روز جمعه است. خدا پدر سازندگان «برچسب ها » های تلگرام را بیامرزد. به جای بیان نظرات «برچسب» یا همان استیکر فرنگی ها را می چسبانیم. خیلی خواسته باشیم نظرمان را بگوییم یک «شست» نشان می دهیم که روبه بالا گرفته شده است یا شست و اشاره که گرد شده است و رو به دیگران نشانه رفته ایم.

یکی آمده می گوید؛ «شما هم حرف نزن» اینها را نمی شناسی. وقتی کم بیاورند، فوری به شما «برچسب» می زنند. می گویند بی دین هستی. ضد ولایت فقیه هستی . انگلیسی هستی، اسرائیلی هستی. با آمریکا رابطه داری و از زندگی ورت می آورند. از کار بیکارت می کنند. کاری می کنند که از زندگی ات سیر بشوی. در پاسخ آدم هایی که اینجوری فکر می کنند باید بگویم؛ اولاً فکر نمی کنم اینجوری ها باشد. بالاخره ما مسلمان هستیم و به یه چیزهایی اعتقاد داریم. «آبرو» ، «اعتبار» و «روزی» چیزهایی است که خدا به آدم می دهد. شما نظر خودت را بگو و نگرانی از این چیزها نداشته باش.

دوست دیگری می گوید اینها که فلانی «کپی ، پیس» کرده است تحقیق جانبدارانه است. باشد. بالاخره تحقیق یک پله از حرف های خودمانی و من درآوردی بهتر است. شما هم برو از اون طرفی تحقیق کن. ولی بررسی و جستجو کن. عزیزانی که بحث را دنبال می کنند صاحب فکر و شعور هستند و خودشان به نتیجه لازم خواهند رسید. البته بد نیست که تحقیقات گسترده ای که در اینترنت هست مطالعه کنیم و چکیده آن را در گروه منتشر کنیم. ملت کم حوصله شده اند و البته فونت بعضی از گوشی ها هم خیلی ریز است. پدر چشم در می آید تا مطلبی را از اول تا آخر بخوانیم. چشم من که لوچ شده از بس این فونت های ریز را دنبال کرده ام.

عزیز دیگری می گوید این حرف ها چه ربطی به برزک دارد. اصلاً مگر اولویت جامعه ما این چیزها هست. مردم نان شب ندارند بخورند. فقر و فحشا بیداد می کند. بعضی ها هم از کول اختلاس بالا می روند. بعضی ها هم نان این چیزها را می خورند. این وسط  شما از چیزی حرف می زنید که تلفظ اسم آن هم سخت است «هولوکاست».

این هم نظر قابل تأملی است. بحث اولویت سنجی بحث مهمی است. من در کارهای خودم سعی می کنم رعایت کنم. اولویت نخست من – اگر قابل خدمت باشم- مباحث برزک است. البته این بدان معنی نیست که همه مباحث را در گروه مطرح کنم. سعی می کنم در عمل پیگیری کنم. جایی هم که نیاز شد و پرسشی مطرح شد پاسخگو هستم. یه وقت هایی مسائلی دیگری مطرح می شود. اگر در حوزه تخصصی اینجانب است که نظر می دهم ولی بیشتر سعی کرده ام تا به ساختار درست گفت و گو  فارغ از ماهیت آن تأکید کنم . در هر صورت اگر اولویت ها مشخص شود بخش عمده ای از مشکلات ما و مردم بهتر حل خواهد شد.

دوست دیگری آمده در خصوصی  می گوید وقتی «فلانی» تئوریسین فلان جریان است که می دانیم آدم کم اطلاعی است اگر ما هم وارد بحث شویم سطح خودمان را پایین آورده ایم. موافق این نظر نیستم. خوب، شما چه کار به شخص و شخصیت و سواد و سابقه ی افراد داری. هرکس نظراتی دارد. فرض کنید از جایی کپی می کند یا از گروهی تغذیه می شود. شما هم نظر خودت را بگو و نتیجه را به جمع واگذار کن.

یکی هم می گفت؛ بعضی عزیزان می ترسند حرف بزنند و نتوانند منظورشان را آن طوری که دلشان می خواهد بیان کنند. می خواهند بگویند و پرهیز می کنند. خوب اینجا هم که کرسی استادی فلان دانشگاه یا همایش بین المللی نیست. خودمانی هستیم. چهار تا کلمه نظرمان را می گوییم. آسمان که زمین نخواهد آمد.  برادران گروه هم قول می دهند بی احترامی نکنند و کسی را هم از نان و آب و زندگی نیندازند.

نقد حرفه ای ؛ اصلاح امور یا تضعیف سازمان ها

نقد حرفه ای ؛ اصلاح امور یا تضعیف سازمان ها

دوست عزیزی در واکنش به یادداشت «صدا و سیما دست به دامان تلگرام شد» ؛  عملکرد صدا و سیما جمهوری اسلامی را یک به یک برشمرده و گفته است: «کمتر سازمان و دستگاهی در ایران چنین تکثر و تنوعی را در مأموریت ها و وظایف خود شاهد است» و از بسیاری از جهات قدرتمند ترین رسانه و نهاد آموزشی – فرهنگی در ایران به شما می رود و در ادامه گریزی به شبکه های مخرب ماهواره ای زده و یادآور شده است این شبکه ها جذابیت های خود را به واسطه شوهای جنسی، رقص و آواز و برنامه های غیراخلاقی کسب کرده اند. نویسنده در ادامه به مطالب متنوع دیگری در زمینه های مختلف پرداخته است.

این که «صدا و سیما» چون «درویشان» همه چیزی به «کشکول» خود دارد بحثی نیست؛ به گفته دوست عزیز – نقل به مضمون - متولی شرکت های فیلم سازی است، روزنامه منتشر می کند، جشنواره برگزاری می کند، کتاب چاپ می کند، سروش دارد، آموزش می دهد، دانشگاه دارد و شاید تا چند سال دیگر هم به کار واردات و صادرات بزند. خوب است و نکو است و هر کدام در جای خود قابل بحث و نقد است و البته بررسی همه اینها در یک یادداشت و مقاله نمی گنجد. با این وجود در یادداشت مذکور تنها یک وجه صدا و سیما بررسی شده است؛ «روابط عمومی صدا و سیما برای اطلاع رسانی در روزهای تعطیل نوروز از تلگرام مدد گرفته است». صدا و سیمایی که خودش به تنهایی بنگاه عظیم و بی رقیب اطلاع رسانی است متوسل به شبکه های اجتماعی شده است. همین و بس.

نویسنده از جایگاه یک «خبرنگار» وضعیت اطلاع رسانی صدا و سیما در روزهای تعطیل نوروزی را بررسی کرده است و شاید دوستان از زوایای دیگر به موضوع نگاه کنند. یکی از جایگاه «سیاست» و دیگری از جایگاه «معماری» ، «بازار» ، «ساخت و ساز»، «خرید و فروش» و... قطعاً هر دیدگاهی در جایگاه خود قابل نقد ، بررسی و احترام است. ولی توجه داشته باشیم، این که تا حرفی زده شود آن را بعنوان تضعیف سازمان های زحمتکش قلمداد کنیم کمی دور از انصاف است و باید گفت به برکت تعدد شبکه های اطلاع رسانی ، تاریخ مصرف این حرف ها گذشته است. همه باید خودمان را برای نقد شدن  آماده کنیم و البته تحمل ها را نیز افزایش دهیم.

یادداشت این دوست عزیز و مطالب دیگر دوستان در کانالی با نام «نقد و نظر» بازنشر گردیده است. دوستانی که تمایل دارند می توانند از طریق لینک زیر به این کانال محلق شوند. باعث خوشحالی و افتخار خواهد بود که با مطالب خوبشان در کامل تر شدن موضوع مشارکت نمایند.

لینک کانال نقد و نظر:

https://telegram.me/rafieebarzoki

وقتی صدا و سیما دست به دامان تلگرام می شود

تقدیم به یک دوست

وقتی صدا و سیما دست به دامان تلگرام می شود

دیشب برای اولین بار دلم به حال صدا و سیما سوخت. حرف درآورده بودند که رئیس رسانه ملی قهر کرده و سر کار نمی آید. روابط عمومی تکذیبیه صادر کرد و کارکنان ساعی و پرتلاش این رسانه در شبکه های تلگرام دست به دست هم دادند تا تکذیبیه را به اطلاع مردم برسانند و بگویند؛ اینطورها هم که می گویند نیست. کم مانده بود متوسل به قسم و آیات شوند که جناب سرافراز در محل کارشان حاضر است. این نشان به آن نشان که دور روز مانده به تحویل سال با فلان خبرگزاری مصاحبه کرده است و روز سال تحویل در محل کارش حاضر شده است. یکی هم نشانی دقیق تری داد و گفت؛ «خودم با چشم های خودم دیدم وقتی می خواستم به طبقه چهارم ساختمان شیشه ای صدا و سیما بروم جناب رئیس به من لبخند زد و حتی سلام علیک و عید نورزی کردیم و دیده بوسی برقرار بود و قس علی هذا.»

آخر یک نفر نیست به این آدم های بلانسبت شما، بیکار و بی عار و حرف مفت دربیار بگوید چرا روز تعطیل شایعه درست می کنند. وقتی همه ی روزنامه ها و خبرگزاری ها و سایت ها و نمی دانم هر رسانه موثر و اثرگذار تعطیل است ؛ وقت حرف مفت زدن است؟ باز خدا را شکر که چیزی به نام «تلگرام» درست شده است و دولت هم علی رغم همه فشارها دست فیلتر را بیخ گلویش فشار نداده است.حالا اگر تلگرام نبود، چگونه می توانستیم تکذبیه روابط عمومی صدا و سیما را به اطلاع مردم برسانیم؟ 

البته پیش خودمان بماند، وقتی روسای خودی سازمان ها و ادارات و متولیان امور در تنگنای شایعه و حرف مفت و از این چیزها گیر می کنند علی القاعده دست به دامن صدا و سیما می شوند که موضوع را رفع و رجوع کند و بعضی وقت هم ماست مالی کند ولی این که صدا و سیما از «تلگرام» استمداد می طلبد تا شائبه ها را از دامان رئیس این رسانه ملی پاک کند خود قصه ی پرغصه ی دیگری است که باید در کلیدواژه های «دشمن» ، «آمریکا» ، «صهیونیزم» ، «امپریالیزم» ، «بودجه» و تنگنای بودجه جستجو کنیم.

البته کمی منصف باشیم. همه ی تقصیرها مال دشمن نیست. خودمان هم گیر و گورهایی داریم. یکی به من بگوید چرا از هرکس می پرسیم چه شبکه ای را نگاه می کند انگشت ها به سمت شبکه جاسوسی «بی بی سی» اشاره می شود که هفت ساعت برنامه در شبانه روزی بیشتر ندارد ولی وقتی می گوییم «صدا و سیمای ملی» مثل این که نعوذبالله کفر گفته ایم! همه جور انگ و تهمت و تمسخر و توهین طراحی می شود تا تولید ملی را به حاشیه براند. البته خدا را شکر روابط عمومی صدا و سیما اطمینان داده است بعد از تعطیلات نوروز به محض این که قوه قضائیه و دادگاه و دادستانی شروع به کار کنند افراد مغرض را معرفی نموده و پیگیری های لازم را انجام خواهد داد تا دیگر کسی هوس نکند شایعه درست کند و بلانسبت شما حرف مفت دربیاورد.

 صدا و سیما این همه هزینه کرده است. این همه شبکه درونی و بیرونی ، آموزشی و خبری و فرهنگی و مذهبی ، فیلم و تفریح و کودک و نوجوان درست کرده است که عزیزان همه را ول کنند و به شبکه های خارجی پناه ببرند. آخر خدا رو خوش می آید؟ اصلاً مگر پول علف خرس است که صدا و سیما این همه هزینه کند و ما نگاه نکنیم تا جایی که عوامل زحمتکش رسانه ملی مجبور شوند برای اطلاع رسانی یک تکذیبیه به تلگرام متوسل شوند.

برای من کمتر فرصتی پیش می آید تا شبکه های رسانی ملی را نگاه کنم ولی از همه عزیزان درخواست می کنم در سال 95 برای یک بار تصمیم جدی بگیریم محض رضای خدا شبکه ها صدا و سیما را نگاه کنیم. اگرچه قبول داریم خیلی از تولیدات از لحاظ کیفی در سطح پایینی قرار دارد ولی بالاخره پول بیت المال هزینه شده است و حیف است که بیننده نداشته باشد و سزاوار نیست روز به روز از تعداد بیننده های صدا و سیما کم شود. دوستان ساعی و زحمتکش ما در صدا و سیما هم قول می دهند از لحاظ کیفی فکر به حال این اوضاع نابسامان کنند. انشاءالله