گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

تبریک سال ۱۳۸۹

سلام

رسم است که به وبلاگ دوستان سرزده و پیام تبریک عرض کنم. اما همه‌ی دوستان از اساتید حقیر هستند و وقتی تلاش می‌کنم مطلبی بنویسم دست و پایم می‌لرزد و نگرانم که بدون اشکال باشد و از طرف دیگر در حد و اندازه این ذره ناچیز 

از این رو با عذرخواهی  

از تمامی دوستان که در سال ۱۳۸۸ با مراجعه‌های پی در پی خود باعث مزاحمت شده‌ام و من را قابل دانسته و بهترین همکاری را داشته‌اند تشکر می‌نمایم و امیدوارم سال ۱۳۸۹ سالی همراه با شادی و سلامتی و پربرکت برای خود و خانواده محترمشان باشد. 

به امید دیدار

با حافظ

   باغبان گرپنج روزی صحبت گل بایدش 

                                 برجفای خار هجران صبر بلبل بایدش 

    ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال 

                            مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش 

    رند عالم سوز با مصلحت بینی چه کار 

                           کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش  

    تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری ست 

                                   راهرو گر صد، هنر دارد توکل بایدش 

    ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند 

                          دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش

شماره ۲۱ ماهنامه بهشت پنهان

فایل های شماره ۲۱ ماهنامه بهشت پنهان برای چاپ ارسال شد. هرچند سه روز از ماه اسفند می‌گذرد در عین حال با هر تلاشی بود این شماره هم  با زحمت و کمک دوستان عزیز جمع و جور شد و راهی چاپخانه 

این شماره بهشت پنهان مزین است به ویژه‌نامه «یک حرف و دو حرف» به همت استاد عزیز آقای محمد تقی سبزواری. و لازم به ذکر است که همه زحمت آن از جمع‌آوری مطالب و گزارش و خبر تا تایپ و طراحی به دوش خودشان بوده است. که از این بابت شکر خداوند را به جا می‌آورم.

در این دو هفته، استراحت درست و حسابی نداشته‌ام. فشار کار باعث ناراحتی‌های روحی روانی شدیدی برای من می‌شود که سعی می‌کنم با حضور در جمع دوستان نشریه و لذت بردن از آن محفل به تعادل برسم. 

نشریه بهشت پنهان هشت صفحه بیش نیست ولی اگر خواسته باشد بدون فشار به یک نفر به کار خود ادامه دهد باید «سیستم» جامعی برای آن تعریف شود. 

البته این موضوع را برای دوستان اهل درد عرض می‌کنم چرا که، کار نشریه در ایران نه تنها پول درش نیست بلکه کتک هم در آن پیدا می‌شود. 

در ضمن هماهنگی‌های آخر کار، به آقای نوحی گفتم «از بس پشت کامپیوتر نشسته‌ام گردنم دارد می‌شکند» و گفت اگر «اینجا نشکند برایت می‌شکونند» که البته حرف دور از واقعیتی نیست.  

در اینجا لازم می‌بینم دو موضوع را متذکر شوم: 

۱- تعریف سیستم 

اگر حقوق و وظایف تک تک اشخاص واضح و مشخص نباشد منشا نگرانی‌های و دلخوری‌های بعدی می‌شود. 

به عنوان مثال اگر نشریه یک ستون را به عنوان ثابت برای شخصی مشخص می‌کند. در مقابل آن شخص هم می‌باید خود را موظف بداند تا راس تاریخ معین شده مطلب خود را ارائه دهد.  

۲- کار محور به جای شخص محور (صحبتی با صاحب امیتاز و مدیر مسئول و سردبیر و دبیر اجرایی)

بیاییم در این مسیر پرنشیب و فراز چنانچه مشکل داشته و ادامه کار برایمان مقدور نیست خود را فدای کار کنیم و اجازه بدهیم این نوزاد ۲۱ماهه که با صرف هزینه و خون دل خوردن جمعی از دوستان به اینجا رسیده است به رشد و بالندگی خود ادامه دهد. 

من الله توفیق