گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

شاخصی برای رسانه و روابط عمومی

«شاخص» خیلی چیز سختی نیست. اگر خواسته باشیم بدونیم قدمان چقدر است ؛ متر وسیله مناسبی است. وزن را با ترازو اندازه می گیریم و شاید مدرک معیار تقریباً مناسبی برای سطح دانش افراد باشد. مهارت ها با توانایی ما در انجام کارها مشخص می گردد و مقدار پولی که آخرماه به خانه می آوریم بیانگر سطح درآمد ماهانه ماست و اگر تعداد چک های پاس نشده و طلبکارهایمان بیشتر از پولی باشد که آخرماه به عنوان حقوق دریافت کرده ایم نشان می دهد مدیریت هزینه و درآمد نداشته ایم.
همه اینها را گفتم که بگویم برای این که عملکردمان را اندازه گیری کنیم نیاز به معیار و شاخص داریم و دویدن و عمل کردن صرف به معنی این نیست که عملکرد خوبی داشته ایم و سکون نیز به معنی عملکرد بد نیست چه بسا که گفته می شود همورکاری به مراتب بدتر از بیکاری است که ضرب المثل ضرر بیکاری یک نان است و همورکاری خانه مان مصداق این موضوع است.
البته اینها مثال بود و در مثال مناقشه نیست. برای این که در هر حوزه بدانیم کجای کار هستیم و به کجا می خواهیم برویم نیاز به شاخص و معیار داریم که البته واقعی و قابل قبول همگان باشد و پیدا کردن معیار و شاخص در حوزه های کیفی به مراتب سخت تر از دیگر حوزه هاست.
طرح پیوست به عنوان شناسایی شاخص و تعریف مکانیزمی برای ارتقاء آن در حوزه رسانه و روابط عمومی نوشته شده است. نقد و نظر شما به پخته شدن طرح کمک خواهد کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد