یادداشت
قدم اول در نوشتن
هرچه سعی کردم قدم اول را بردارم نتوانستم. قرار بود بر و بچههای وبلاگ نویس در کانون بنیطبا جمع شده و با هم حرف بزنند. علیرضا توحیدی زحمت آن را کشیده بود و میگفت حداقل استفادهاش این است که بچهها همدیگر را از نزدیک میبینند و حال و احوالی میپرسند.
حرف از نوشتن است. آن هم در دنیای بی در و پیکر مجازی که هرچه بیشتر با چارچوبها و اصول اخلاقی و حرفهای آشنا شوی بیشتر برایت مشمئز کننده و مهوع است.
گاهی با تمام وجود سعید امامی را درک میکنم. زمانی که با پرستیژترین آدمها در زیباترین قالبها حرفهایی میزنند که خود معنی و اثراتش را نمیفهمند.
با این وجود دنیای مجازی است و هرکسی میتواند به نسبت راحتتر از دیگر فضاها هرچه دلش میخواهد بگوید. ولی حداقلهای حرمت نوشتن آن است که از خود بگذری که من نتوانستم.
سلام
پس از12 بار فیلترینگ
دوباره مرغ سحر......
باسپاس لینک شدید.
Inghafas.blogfa.com
اشتباه کردی نیومدی
حالا چرا سعید خان؟
ژس از مدت ها در وب حیدر نظری داده ام. بخوان سری هم به ما بزن