گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

دوستان آیت‌الله در نوش‌آباد

نظر
دوستان آیت‌الله نه سابقه انقلابی داشتند و نه اهل جبهه بودند

اینکه مرگ کسی را پادافره عملی ناثواب یا ثوابی بکنی دور از انسانیت و دیانت است. اگر اینطور بود که همه دشمنان اسلام در زمان پیامبر بدون درگیری و جهاد و شهادت می مردند. وجدان چیز خوبی است.
آقای یثربی در حالی که نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهر بود در تمام انتخابات از شخص خاصی حمایت می کرد. حتی در آن جلسه ای که به نوش آباد آمده بود قصد تبلیغ برای کاندیدایی را داشت و برای همین جلسه متشنج شد.
حتی در جریان انتخاباتی که کاندیدای رقیب امام جمعه آقای ابن الرسول سردار سپاه بود ابن الرسول با تفاوت رای ناچیزی حذف شد.  گفته می شد یک صندوق رای شکن رقیب در چنته داشته. آنروز به جد بحث تقلب مطرح بود. پشت همه این جریانات سایه امام جمعه و نماینده وقت که اکنون خود را در جمع منتقدان می یابد وجود داشت. حکومت باندی این گروه بر کاشان مستدام بود و نماینده شهر کسی بود که امام جمعه دست روی آن می گذاشت. این در حالی است که امام همیشه توصیه می کرد که این گونه افراد باید بی طرف باشند.
از طرفی بچه های رزمنده نوشاباد این رفتار را با رفتار دیگر همصنفانش  مقایسه می کردند و بر می آشوبیدند. در نوشاباد کسانی که در طیف ایشان بودند عموما نه سابقه انقلابی داشتند و نه اهل جبهه بودند.

نظرات 4 + ارسال نظر
محمد رضا عمرانی یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:46 ب.ظ

دروغ و دروغ گویی درباره شخصی والا مقام از مقام او نمی کاهد بلکه دروغگو را بر زمین خواهد کوفت...هنوز برخی اعتراف به اشتباهات خود را برنمی تابند..امروز از دخالت نظامی در انتخابات میگویند اما دیروز را که خود نظامی را نه فقط برای دخالت که در لباس نظامی وارد انتخابات میکردند را فراموش کرده اند...دیروز این کار ارزش بود و امروز مذموم است..آیا صحبت های امام را در این باره فراموش کرده اید؟اگر آنروز کسی در حد اظهارنظر هم مقابل این بدعت قرار میگرفت کار بدی کرده بود( که آقا تمام قد جلوی این بدعت ایستاد وچنین نمود ) اما امروز کسی که چنین کند قهرمان است! عدم اقبال مردم به این گروه نظامی گرا هم حتما تقصیر آقا بود!...آقا که در همه حال با مهربانی تمام با همه رفتار میکرد ..چنان رزمنده رزمنده می کنید که مثل اینکه دیگران پا به جبهه نمی گذاشتند!تمام اطرافیان آقا و حتی حوزویان تحت نظر آقا که بالاترین آمار شهدا را حتی در سطح کشور داشته اند و دارند را نبینیم ،خود را به کوچه ی دیگر بزنیم و نبینیم!..دیگران انقلابی نبودند و ما بودیم..چنان که میدانیم کسانی که هی دم از جبهه رفتن میزنند پای خود را به آنجا نمی گذاشتند و کسانی که در سکوت و آرامش بیشترین حضور را در جبهه ها داشتند دم بر نمی آوردند تا وقتی که یا خبر شهادتشات می رسید یا بعدها از آثار دوران جنگ به شهادت رسیدند و مردم آن موقع فهمیدند...هنوز روحیه تمامیت خواهی خود را نشان میدهدید و این خود سند گویایی از حقانیت کسانی است که در مقابل نظر شما قرار داشتند (و البته آن را تحمیل نمی نمودند و امروز که شما را با همین اتهامات میکوبند باز هم همان گروه در مقام دفاع از شما هستند.در این ماه توبه توبه کردن خوبست..فکرش را بکنید..هنوز هم دروغگویی و تهمت..درباره ی ماجرای کفش و آن مجلس صد ماجرا چیدن تا توجیه کنید دزدی و اهانت و تهمت و بی احترامی کردن را...کاری که امروز نیز دزدان میکنند!

دوست عزیز آقای محمد رضا عمرانی
نیت من از بازکردن بحث «کاشان در زمان حیات و ممات آیت‌الله» این است که بدور از غرض‌ورزی از یک طرف و مقدس‌سازی از طرف دیگر و به صورت تا حد ممکن منصفانه وضعیت کاشان را در زمان حیات و ممات آیت‌الله بررسی کنیم.
ولی گویا در این زد و خورد آرا به بیراهه می‌رویم. قبول کنیم چه بخواهیم و چه نخواهیم حرف و حدیث‌هایی در ارتباط با بیت از گذشته تا حال سر زبان‌هاست و حرف نزدن در آن ارتباط به معنی از بین رفتنش نیست.
اگر موافق باشیم حرف‌هایمان را به صورت مستند پی‌گیریم. و از کلی‌گویی بپرهیزیم. در فرصت بعدی قسمت سوم یادداشت را ارائه می‌کنم. در آن در ارتباط با نقل و انتقال بیمارستان بهشتی و نقش آیت‌الله صحبت‌هایی مطرح شده است که امید است به دور از حب و بغض به تحلیل آن مبادرت ورزیم.
با سپاس
رفیعی

محمد رضا عمرانی یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:06 ب.ظ

متاسفانه جناب رفیعی حرف شما در قسمت اول و دوم بدور از مستندات و بوی جهت داشت ..چنانکه بنده گمان نمی کنم اینکه شما که دارای جهت فکر هستید و در چند پست قبل به نوعی جهت دار بودنها آن را نشان میدهد چیزی بگویید دلیلی بر مستند شدن باشد و بنده که بگویم کلی گویی باشد..بنده دقیقا بنا براستناد همین پست که اعتراف به ورود کاندیدایی در لباس نظامی به انتخابات کرده و کاملا با استناد و جزئیات سخن گفته ام اما شما بنا بر غرضی شاید اینبار از انعکاس آن خودداری کردید شاید چون بسیار واضح به نقد فکری جناحی که به آن تمایل داشته اید پرداخته..اینکه دیگران بنا بر نظر آقا در زمان حضور ایشان در برابر دروغگوها و شارلاتان بازی های دیگران عکس العملی جز محبت به آنها نشان نمی دادند دلیل نمی شود که امروز گوش های خود را در برابر انتقادات ببندید .

محمد رضا عمرانی دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:34 ق.ظ

متاسفانه جناب رفیعی حرف شما در قسمت اول و دوم بدور از مستندات و بوی جهت داشت ..چنانکه بنده گمان نمی کنم اینکه شما که دارای جهت فکر هستید و در چند پست قبل به نوعی جهت دار بودنها آن را نشان میدهد چیزی بگویید دلیلی بر مستند شدن باشد و بنده که بگویم کلی گویی باشد..بنده دقیقا بنا براستناد همین پست که اعتراف به ورود کاندیدایی در لباس نظامی به انتخابات کرده و کاملا با استناد و جزئیات سخن گفته ام اما شما بنا بر غرضی شاید اینبار از انعکاس آن خودداری کردید شاید چون بسیار واضح به نقد فکری جناحی که به آن تمایل داشته اید پرداخته..اینکه دیگران بنا بر نظر آقا در زمان حضور ایشان در برابر دروغگوها و شارلاتان بازی های دیگران عکس العملی جز محبت به آنها نشان نمی دادند دلیل نمی شود که امروز گوش های خود را در برابر انتقادات ببندید ..ضمن آنکه شما دو پاسخ به مطلب بنده که باز در پاسخ به دو مطلب شما بود چاپ کردید و تنها یک پاسخ از بنده به دو مطلبی که بنده را مخاطب و هدف گرفته بود و اگر حتی میخواستید کمی هم اخلاقی عمل کنید آخرین پاسخ باید از بنده قرار داده میشده است که تاکنون نه تنها چنین نشده بلکه خود شما در کامنتی مجددا به کمک کامنتهای نا آشنایی که هریک با اسمی آمده!آمدید ..حداقل شرط اولیه روزنامه نگاری چاپ پاسخ کسی که مخاطب قرار گرفته در محلی برابراست..ونه آنکه به سبک کیهانیون نه تنها مطلب را آنجا قرار ندهید بلکه پای پاسخ مجددا بدلیل آنکه باب میل ما نیست اتهام کلی گویی و غیرمستند بودن بزنیم و برای خود که به تمام خدمات یک نفر چشم بسته ایم و برخلاف عنوان ،با کاربرد غلط ابزار قلم سعی بر خدشه به خدمات افراد داریم نوشابه باز کنیم و سخن خویش را مستند و منصفانه قلمداد نماییم.. .

سلام
در ارتباط با نحوه انتشار حق با شماست.
ولی مطلب به گونه‌ای مبهم و کلی بیان شده است.
حضرتعالی اگر اشراف کامل به اوضاع و احوال آن زمان دارید می‌توانیم رودرو صحبت کنیم و مطالب به جزئیات و قبول مسئولیت بیشتر در فضای مجازی منتشر شود.
با سپاس از دقت نظر شما
رفیعی

محسن جانجانی دوشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:51 ق.ظ

با سلام.فرصت نکردم متاسفانه دقیق این موضوع را مطالعه کنم.آنچه برای من خیلی زجرآور بود بحث رضویه کاشانی ها در مشهد و حال و روز امروز آن است.نمی دانم در این مورد صحبت شده یا خیر؟

سلام آقای جانجانی
سلسله بحث‌هایی راجع به آیت‌الله تهیه شده است که رضویه نیز یکی از آنهاست و به مرور ارائه خواهد شد.
از این که سرزدید متشکرم.
رفیعی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد