گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

کاشان در حیات و ممات آیت‌الله

یادداشت

کاشان در حیات و ممات آیت‌الله

قسمت دوم
در پایان قسمت اول این یادداشت گفته شد جلوگیری از پایین کشیدن مجسمه شاه توسط آیت‌الله در گرماگرم روزهای انقلاب، هرچند بگومگوهایی در بین عامه مردم برانگیخت ولی جایگاه و سبقه خاندان بزرگ یثربی و رفتار شخص ایشان مانع افول شخصیت کاریزماتیک وی شد و شاید این نقطه قوت، عامل اصلی بود تا عبای نمایندگی ولی فقیه و امامت جمعه کاشان برای سال‌ها و تا واپسین لحظات عمر بر قامتش خودنمایی کند.

با این وجود نمی‌توان گفت مقبولیت آیت‌الله در تمامی سطح منطقه عمومیت داشته است به گونه‌ای که دزدیدن کفش‌های ایشان در مسجد جامع نوش‌آباد هم تأییدی بر این نظر است و هم گفته می‌شود سدی بر پیشرفت و آبادانی آن شهر شد.
نوش‌آباد علی‌رغم نزدیکی به شهر کاشان به شدّت از شهرهای مشابه خود عقب‌تر است. با تأملی اندک در شاخص‌های بهداشتی، عمرانی و ... می‌توان به این نتیجه رسید. در حالی که وجود مجموعه‌های مردم‌نهاد و تعدد فعالان سیاسی اجتماعی به نسبت دیگر نقاط نشان از بلوغ سیاسی اجتماعی مردم این خطه کویری دارد.
پرسش اینجاست؛ آیا می‌ توان راز عقب‌ماندگیِ شهری نوش‌آباد را در کفش‌های دزدیده شده جستجو کرد؟ پاسخ این پرسش در گفت‌ و گوی مفصلی که با رئیس سابق شورای نوش‌آباد داشتم داده شد.
«سیدی» معتقد است حتی بستن راه نوش‌آباد از میدان ولیعصر (مدخل) به کفش‌ها مربوط می‌شود*. مریدان بیت که می‌توان گفت در تمامی ارکان شهری داخل شده و به قدرت رسیده‌اند با این اقدام، ضربه شستی نشان مردمانی دادند که پا در کفش مرادشان کرد.
حتی این روزها که شهرداری کاشان در فکر گشایشی در این گره افتاده است تنها توانسته چندین متر راه را بر مردم نوش‌آباد نزدیک‌تر کند که بحث بیشتر در این مجال نمی‌گنجد و در فرصتی دیگر بدان خواهم پرداخت.

* نقل به مضمون. گفتگو با رئیس سابق نوش‌آباد در همین تارنما منتشر شده است.

نظرات 2 + ارسال نظر
محمدرضا عمرانی جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:17 ق.ظ

بنده از مریدان آقا و نوش آبادی هستم و این مطلب را مهمل می دانم..قصه دزدیدن کفشها و بعد مردن دزد کفش بر اثر تصادف و کشف کفش ها پس از مرگش در کمد منزلش آنقدر در اینجا معروف هست که تا سال ها ی سال و شاید تا این خاطره زنده است همه این را به خاطر دارند که در افتادن با سید مظلومی که در اوج قدرت با پای برهنه از مراسمی که برای ادای احترام در آن حضور یافته بود خارج شد از دید بارگاه عدل الهی پنهان نیست....قصه برخورد محبت آمیز آقا با کسانی که با او مخالفت میکردند که حتی پرمهرتر به آنها و منطقه شان رفتار میکرد زبانزد خاص و عام است و تنها یک ذهن بی انصاف میتواند اینگونه اظهار نظر کند..رشد چشمگیر نوش آباد در دوران آقا از هر زمان دیگری بیشتر بوده ..حضور مکرر آقا به بهانه های مختلف در نوش آباد و تعزیه ها و مراسم های مختلف و فعالیت های عظیم عمرانی در این شهر خلاف بیان شماست و رشد اینجا مدیون عزم ایشان است..خلا وجودی ایشان را بیش از هرکس ما نوش آبادی ها حس می کنیم......در مورد ماجرای کفش ها اولا آن را ناقص نقل کردید و بعد هم از این دست ماجرا ها زیادست اگر بخواهیم راوی عادلی باشیم..اما اینکه داستانی هم به شهادت شاهدان عینی از روزی که خبر فوت آقا در شهر پخش شد از چهارراه پنجه شاه دارم( نام موتور سوار و شاهدان در نزد بنده محفوظ است)که موتور سواری با لحن بدی از آقا یاد می کند و بلافاصله در وقتی که شروع به حرکت میکند تصادف کرده و جادر جا می میرد!..در مورد ماجرای مجسمه اینقدر شاهد عادل و آگاه هست که همه گی میدانند این تدبیر موجب چه تاثیر عمیقی در پیروزی کم هزینه و عاقلانه انقلاب در کاشان شد و اگر به یادنامه ایشان رجوع کنید می بینید آنها که یک وقت بدلایل مختلف و تندروی جور دیگری میگفتند اکنون چه نیک از آنروز و نفهمیدن خود در آنزمان و درک آقا نسبت به این مسائل وتحسین مشی اعتدال ایشان زبان گشوده اند... امیدوارم شما که جوان هستید در همه نوشته هایتان جانب انصاف را رعایت کنید و از کینه ورزی به هر شکل یا نگاه تقطیع گونه خودداری کنید.....

گوهری جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:15 ق.ظ http://www.gohari.com

در این مطلب مردم شریف نوش آباد را دزد معرفی کردید تا بگویید آیت الله یثربی در آنجا محبوب نبوده است و نتایج خودتان را بگیرید..اولا خبط یک نفر به مردم یک دیار باز نمیگردد چنان که میدانیم محبوبیت آقای یثربی در نوش آباد کم از سایر نقاط منطقه ندارد و در ارادت مردم به ایشان حتی بیش از سایر مناطق شکی نیست.معلوم نیست منابع اطلاعاتی شما درباره ی نوش آباد چه هستند اما هرچه که گفته اند نشان میدهد منابع سالمی نیستند و نوشتن یادداشت بر اساس حرف های شان غلط است..ثانیا برخی باندبازی های داخل شهر شاید اصلی ترین دلیل پیشرفت کمتر مثلا نسبت به آران و بیدگل می باشد و نه مریدان بیت فلان شخص...و شاید یکی دیگر از دلایل همین حرف های خاله زنکی باشدکه از ذهن یک فرد عاقل بیرون نمیاید،خیلی بچه گانه بیان شده و اصلاحش هم بسته به میزان اهمیت سلامت قلم وحرمتش نزد نویسنده !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد