نگاهی دوباره / گزارشی از پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمیشلو
«حیات» برتر از ادراک ماست
سید محمد علوی نوشآبادی
پارک ملی وپناهگاه حیات وحش قمیشلو بزرگتر از آن بود که فقط 2 تن از خبرنگاران کاشان دعوت اداره حفاظت محیط زیست کاشان را پاسخ گویند. خانم صالحی خبرنگار جام جم میگوید: وقتی گروه 4 نفره محیط زیست را فقط دو خبرنگار همراهی میکند، مینماید که حفظ محیط زیست همچنان نزد ما بیاهمیت است. بهرهبرداری بیرویه از طبیعت ومیراث ملی را اگر ما نگوییم چه کسی بگوید.
در بهار نازش آفرین، دعوت آقای مهندس محمود قهرمانی مدیر موقر و مهربان اداره محیط زیست کاشان یک کار ابتکاری در جهت اعتلای فرهنگ و انعکاس تلاش نیروهای اجرایی در حفظ طبیعت ایران است.گلایهها و شِکوه مسئول روابط عمومی اداره، خانم عسگری در خصوص عدم حضور خبرنگاران هم نشان از دغدغه وحساسیت مبارک ایشان در همین راستاست.
آقای کیهانپور راننده بزرگواری است که از اصفهان برای بردن ما آمده است. او میگوید: محیط زیست را وقتی میفهمید که به پارک ملی بروید و از نزدیک همه چیز را ببینید.
پارک ملی قمیشلو
به پارک قمیشلو میرسیم. مناظر اطراف تناوب تپه و دشت و کوه است. درختان در اوج غرور بهاری سربرافراختهاند و هوای دشت هم نسیم میزند. قمیشلو به معنی نیزار است. این منطقه زمانی مرطوب و دارای نیزارهای فراوان بوده و امروز زیستگاهی دشتی، کوهستانی و تپه ماهوری است. قمیشلو دارای وسعتی برابر 113 کیلومتر مربع میباشد و تنوع گونهای آن شامل: 344 گونه گیاهی، 37 گونه پستاندار، 82 گونه پرنده و 32 گونه خزنده است.
پارک قمیشلو علاوه بر دارا بودن ارزش زیست محیطی از نظر تاریخی هم اهمیت دارد. درحدود150 سال پیش این جا به وسیله ظل السلطان پسر ناصرالدین شاه وحاکم اصفهان به عنوان شکارگاه سلطنتی انتخاب شد. اوقلعه باشکوهی به وسعت 4 هزار متربنا کرد.
قلعه، بنای باهیمنه و بزرگ و پرکرشمهای است. اتاقها و زاویهها و مقرنسها و رواقها همه روح لطیف شرقی دارند. قلعه چون شاهزاده فرتوتی است که با خاطرات خود زندگی میکند. بر دیوار یکی از اتاقها عکسهایی از دوران جوانی خود دارد. متأسفانه بیشتر عکسها را از بین بردهاند. خانم آقای قهرمانی که دبیرآموزش وپرورش است، وقتی یادگاریهای نوشته شده بر دیوارها را میبیند، میگوید: نمیدانم ما ایرانیها کی یاد میگیریم که میراث خود را حفظ کنیم.
رخوت بهاری با نوشیدن چای رخت بر میبندد. نغمه سهره و سار و گنجشک و دلیجه بر بالای سروهای رعنا وآزاد این حس را در من زنده میکند که «به صحرا رو تا دامن از غم بیفشانی.»
سرپرست پارک آقای رمضانی است. ذخیرهای از بنیه و نشاط در او به چشم میخورد. زحمت میکشد و ما را برای تماشا به طبیعت میبرد. طبیعت این جا تپنده است.آدم دلداده کوهستان میشود. در دشت و دامنه گلههای پراکنده آهو و بز کوهی و قوچ و میش به رنگ خاک و به صورت نقطههایی سفید به چشم میخورد. آهوان در صلابت زنده خود بر میجهند. با سمهایی که گویی حرکت از آنها میجهد. تک درختها وچشمه سارها و صخرههای سترگ در فضای غبرایی رنگ کوهستان روحپرور است. هوا هم دم زنده کنندهای دارد و به انبساط خاطر کمک میکند.
پارک قمیشلو در سال ۴۳ به عنوان منطقه حفاظت شده در نظر گرفته شد. این پارک در ۴۵ کیلومتری شمال غرب اصفهان قرار دارد. کنارعلویجه، شاهین شهر، خمینی شهر و نجفآباد. شهرتیران در حاشیه جنوبی است.
همجواری این شهر و وجود دام ومراتع و مزارع باعث ایجاد مشکلاتی برای پوشش گیاهی شده است. روستای جهادآباد به عنوان دارنده بیشترین تعداد دام وابستگی زیادی به مراتع قمیشلو دارد. استقرار برخی صنایع وعبور خطوط انتقال برق واحداث کنار گذر که باعث جدا شدن زیستگاه می شود، ازدیگر مشکلات پارک ملی است.
به گفته مقامات محلی وجود جادههای متعدد در مناطق حفاظت شده ضریب نفوذ به زیستگاه حیات وحش را افزایش میدهد.
آقای رمضانی میگوید امکانات بالای شکارچیان مثل موتورهایی که از امارات وارد میشود، این کار را آسان میکند. اداره محیط زیست تلاش میکند با تقویت یگان حفاظت از متخلفین پیشی بگیرد. حکمهایی نظیر زندان، جلب موتور سیکلت و سلاح متخلفین نمونههایی از احکامی است که همکاری دستگاه قضایی با محیط زیست را میرساند. شایان ذکر است شکار بدون دریافت مجوز و در فصل ممنوع از لحاظ قوانین جاری جرم به شمار میآید. آمارها حاکی ازآن است که تعداد سلاحهای مجاز موجود در استان درحدود 5 هزار اسلحه است.حدود3 هزار سلاح غیرمجاز هم وجود داردکه منجر به افزایش شکارغیر قانونی می شود.
سربازان جنگهای چریکی شبانه
گفتهها حاکی از آن است که تعداد محیطبانان در ایران یک هفتم استاندارد جهانی است. سههزار محیطبان جور حفاظت از محیط زیست پهناور ایران را میکشند در حالی که طبق استاندارد جهانی باید از هر 2 هزار هکتار عرصه خشکی و هر یک هزار هکتار عرصه تالابی، یک محیط بان حفاظت کند. هنوز11 هزار محیطبان دیگر لازم است. تاکنون 130 نفر از محیط بانان در جریان درگیریها در پارکهای ملی و جنگلهای کشور جان خود را از دست دادهاند.
حیات چیزی برتر از ادراک ماست. باید که به آن احترام گذاشت. حتی اگرمجبور به مبارزه برای آن باشیم. پارکهای ملی اگر تا به امروز هنوز هم پابرجا مانده فقط به دلیل تلاشهای شبانه روزی مأموران زحمتکش محیطبان بوده است. محیطبانانی که وقتی ما در خواب شیرین شبانه به سر میبریم، تازه وارد میدان کارزار میشوند. به گفته آقای رمضانی، مناطق حفاظت شده سالها است که شاهد جنگهای چریکی شبانه است. تنها این محیطبان است که قسم خورده در راستای اجرای قوانین حفاظت و بهسازی محیط زیست جان خود را بر کف نهاده و به میدان نبرد وارد شود. گاه چشمان آنها از فرط خستگی و بیخوابی، قرمز شده است وگاه سرو صورتشان خونین است. مأمور شب و روز کار میکند وگاه حتی آب خنک برای خوردن ندارد.
فقر و طمع دو عامل تخلف است
آقای رمضانی ادامه میدهد: ما این جا کسانی را داریم که با فروش گوشت شکار امرار معاش میکنند. حتی کسانی را داریم که خانوادتاً متخلفند. فقر وطمع دوعامل تخلف است. برای کنترل این معضل حبس بیش از جریمه توانسته است جواب دهد. هرچه هست ما بر منطقه مسلطیم و با 3 اکیپ دائماً گشت میزنیم. سال گذشته این جا 23 مورد تخلف کشف کردیم.
به سراغ اقای رستمی میروم. او نگهبان باغ پارک است. برایم میگوید که 6 روز هفته را این جا و دور از خانوادهام. این جا تلفن ندارد وموبایل هم خط نمیدهد.
میاندیشم که آیا آن چه سازمان محیط زیست، دولت، قوانین استخدامی کشور و دستگاه قضایی برای احقاق حقوق طبیعت مردان وحافظان دلاور محیط زیست انجام دادهاند،کافی است؟ آیا امکانات و تجهیزات و حقوق منصفانه را به محیط بانان دادهاند که با آن بتوانند از خود دفاع کنند و شکم زن و بچه را سیر کنند؟ آیا یک محیط بان حقوق کافی دریافت میکند؟
هر چه این سئوالات را با اطرافیان ومسئولین در میان میگذارم، جوابهای خوب و قانع کننده نمیشنوم. چه کسی حاضر است در بدترین شرایط آب و هوایی، درگرمای طاقت فرسای کویر در سیستان و کرمان و در سرمای استخوان سوز آذربایجان و کردستان و خراسان با پای پیاده و شکم گرسنه و بدون دفاع، فقط برای یک شب از میراثهای طبیعی این سرزمین حفاظت کند؟ آن فقط محیطبان است که شب و روزش یکی شده است.
یک پفک نمکی این همه تبلیغات دارد ولی شغل به این مهمی هیچ!
آقای محسن عباسی محیطبان کوشای کاشانی که همراه ماست، میگوید: تنها عشق وعلاقه است که آنها را چنان پایدار و مقاوم کرده است. آقای عباسی که برای مدتی به دست شکارچیان متخلف اسیر و مجروح شد، ادامه میدهد؛ کار ما قشنگ است اما مشکلاتش زیاد است.یک پفک نمکی این همه تبلیغات دارد ولی شغل به این مهمی هیچ! آقای عباسی در ادامه حرفها وخاطراتش به یاد آقای اینانلو میافتد واز او به خاطر برنامههای تعالی بخشش تشکر میکند.
به گفته بعضی کارشناسان گاه محیطبانان برای حفظ آن چه که برخی مسئولان اعتقادی به حفظ آن ندارند، کشته میشوند! این روزها به دلیل تعدد مرگ محیطبانان دیگر در قطعه شهدا به خاک سپرده نمیشوند. میپرسم چرا؟ می گویند: گفتهاند: اینان شهید درجه یک نیستند!
اگر محیط زیست را بفهمیم
در این میان البته خبرهای امیدوارکننده هم به گوش میرسد. مسئولان به فکر تقویت و تجهیز یگانهای محیطبانیاند. خرید سیستمهای مدرن مخابراتی، اسلحههای پیشرفتهتر وحل مشکلات حقوقی و قضایی، نشانههای دلگرم کنندهای است که میتوان جهت پیکان نبرد را به نفع محیطبانان عوض کرد.
محیطبانان، مظلوم اما مقاومند. آنان در حال نبردی هستند که حاصل آن حفظ ثروتهای ملی این سرزمین است. قصه تلخ تخریب منابع زیستی کشور ما هر روزادامه دارد. مردانی با گذشتن از جان خود در بیابانها، جنگلها، کوهها، در آفتاب تند و سرمای استخوان سوز در میان مار وعقرب جان خود را به کف گرفتهاند تا متجاوزان را عقب بنشانند. زیبایی نام ایران وکوشش برای اعتلای آن است که هراس مرگ را میکاهد والبته که نام ایران با صدای پر این پروانهها نیز بر فراز دشتها زمزمه خواهد شد.
آقای صابری دبیر منطقه تیران است که بچهها رابرای تفریح به این منطقه آورده است. از او در مورد اهمیت حفظ محیط زیست در بین دانش آموزان میپرسم. او میگوید: متأسفانه فرهنگسازی نمیشود. بچهها خیلی در این مورد نمیدانند وحتی ممکن است محیط را خراب کنند. کمبود اعتبار آموزشی جهت ارائه آموزشهای زیست محیطی برای ارتقاء سطح فرهنگ مردم به خصوص مردم بومی این جا لازم است. انتخاب محیطیار از بین دانش آموزان اهمیت محیط زیست را برجستهتر میکند. مدارس باید به این جا بیایند تا محیط زیست را بفهمند.
تیتر: گفت و گو
منبع: شماره 32 ماهنامه بهشت پنهان
فروردین 1390