یادداشت
سخنی با «روزنامه کاشان»
مجید رفیعی
«روزنامه کاشان» پدیده مبارکی است که از دو سه ماه قبل از عید در عرصه رسانههای مجازی شهرستان کاشان و آران و بیدگل شروع به کار کرد. از نوک پا تا موی سر نشان از آن داد که افرادی خوشذوق و فکر بر آن مدیریت دارند.
یاد دارم از ابتدای سال 90 بود که به این در و آن در میزدند تا نامی خوب بر آن بگذارند. هرکسی نامی پیشنهاد میداد و بر آن اصرار داشت ولی انتخاب «روزنامه کاشان» نشان داد کارشان یکی دو روزه نیست و به افقی دوردست نگاه دارند.
تقسیمبندی مطالب در موضوعهای خبر (ویژه، اخبار روز و اخبار روابط عمومی)، سخن روز، گزارش، گفتگو و مقاله در فضایی که غالب مدعیان این عرصه مرزی بین آن قائل نیستند اتفاق شایسته دیگری بود که در این تارنما خودی نشان داد.
همین دور و بر خودمان را نگاه کنیم. به انواع و اقسام دلنوشتههایی برمیخوریم که به سختی میتوان در زیرگروه یک یادداشت ساده مطبوعاتی قرار داد. با این وجود تقسیم حوزههای مختلف به خوبی میتواند آموزشی ناخواسته برای مراجعان این تارنمای محلی باشد.
روزنامهنگار میبایست با فضای سیاسی اجتماعی دور و بر خود آشنا باشد. به همه جا برود و همة حرکات را زیر نظر گرفته و همه چیز را رصد کند. ارزشهای خبری را بشناسد. بداند چه خبر قابل طرح شدن است و چگونه پیگیری شود و این پیگیری تا چه زمانی موجه است. اسکلتبندی خبر و دیگر حوزههای را بداند و بر اساس آن بنویسد و درست بنویسد.
«روزنامه کاشان» نشان داده که اینگونه است. هرچند اشکالهایی بر آن وارد است که در این عرصهی بیخبری قابل چشمپوشی است.
چند صباحی افتخار همکاری با این تارنما نصیب حقیر شد که به دلایلی شخصی دورزمانی است به اتمام رسیده است و این روزها تنها به وبلاگ شخصی و ماهنامه بهشت پنهان دل خوش دارم.
در ابتدای کار با آن رسانه تأکید فراوان کردم که برداشت مطالب توسط رسانههای دیگر تحت شرایطی خاص و منوط به اجازه کتبی باشد تا قدر و منزلت روزنامه و روزنامهنگار حفظ شود. ابتدا اینگونه بود. ولی با فاصله گرفتن اینجانب با آن تارنما این سیاست تغییر کرد و امروز که «روزنامه کاشان» را ورق زدم، گزارشی دیدم که از وبلاگ من برداشت شده بود.
باعث افتخار است که این وجیزه قلمی مورد توجه مدیران قرار گرفته است ولی با توجه به این که استفاده از مطالب آن تارنما آزاد است، این برداشت گزارش، باعث رنجش خاطر حقیر شد که امید است مورد توجه آن عزیزان قرار گیرد.
فکر کنم توهم زدی؟