گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

سفر به اعماق زمین در همین نزدیکی

گزارش

سفر به اعماق زمین در همین نزدیکی

ـ یحیی قائدی ـ


وقتی یکی از دانشجویانم به نام نجمی(دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزمی) پیشنهاد باز دید شهر زیر زمینی نوش آباد را داد تصویر ویژه ای از آن نداشتم، به جز شهری که در کیش دیده بودم و البته ان شهر بیشتر شبکه ها ی زیر زمینی قنات ها بود که به شکل زیبایی باز سازی شده بود. این سومین باری بود که  به قصد مسافرت مستقل به کاشان رفته بودیم و نامی از شهر زیر زمینی نوش آباد نشنیده  بودیم.

 شبی که  به کاشان رسیدیم برای صرفه جویی در وقت ابتدا سر راه به نیاسر رفتیم و از آبشار و چند جای دیگر باز دید کردیم و سپس به قمصر رفتیم جایی که سوئیتی را از دانشگاه کاشان هماهنگ کرده بودیم که در پژوهشکده اسانس بود. وقتی روی تخت دراز کشیده بودم و داشتم خستگی در می کردم. به این فکر افتادم که به یکی ار دانشجویان زنگ بزنم و در پی جا های نادیدنی باشم به جای اینکه فراوان جا های پیشین را ببینیم. هیچ باور نداشتم که که شماره ای از  آقای نجمی داشته باشم و در سراسر راه تهران فکر می کردم که از کی شماره نجمی را بگیرم و کمی هم احتمال می دادم که در گوشی ام داشته باشم و این کار ساده را  تا زمان استراحت روی تختم انجام ندادم که در گوشی ام به دنبال آن بگردم.

 آقای نجمی گفت که یکی از همکارنش  به نام  علوی نقشی در شهر زیر زمینی دارد و هماهنگ می کند که ما از آنجا باز دید کنیم و ما استقبال کردیم و  آن شد که فردا وقتی ما به میدان ولی عصر کاشان رسیدیم به آقای نجمی زنگ بزنیم و او بیاید تا با هم به نوش آباد برویم و همین شد.

 پس از حدود 10 کلیومتر پیمودن  راه  از میدان ولی عصر کاشان به نوش آباد رسیدم و جایی آقای علوی با خودرو پیکان منتظر ما بود که می گفت خودرو و کو و کمر است و همه کار های میراث ایران را با آن انجام می دهد با اندکی اشنا شدن آغازین به دنبال او راه افتادیم . همه جا  تابلو های ورودی شهر زیز زمینی خود نمایی می کرد. البته  در آغاز  تصور یک شهر را داشتم دست کم یک  شهر باستانی.

 از یک پلکان به سوی پایین  رفتیم همانطور آقای علوی داشت به عنوان راهنما توضیح می داد و احترام ویژه ای به ما می گذاشت.آن پلکان مربوط به آب انباری بود که در دوره صفویه ساخته شده بود و البته ارتباطی به شهر زیر زمینی نداشت ولی در جای خود به اندازه کافی جالب بود .

 از دری که در کنار آب انبار بود و حالت یک راه رو داشت که با دست کنده شده ( این راهرو به تازگی کنده شده بود برای اینکه به راحتی بتوان شهر زیر زمینی راه پیدا کرد) وارد شهر زیر زمینی شدیم. از همان ابتدا احساس شگفتی فراوانی به ما دست داده بود و هر چه آقای علوی بیشتر توضیح می داد این احساس بیشتر می شد. همان لحظه داشتم فکر می کردم من چه کاری می توانم انجام دهم. یادم آمد که می توان مطلبی برای سایت فلسفه برای کودکان در ایران بنویسم.  در همه زمان بازدید فکر می کردم که چگونه این اثر باستانی 1400 سال قبل به فلسفه برای کودکان مربوط کنم و نهایتا به این نتیجه رسیدم می توانم گزارشی در باره این سفر تاریخی برای کودکان بنویسم و از آنها بخواهم که در این مورد فکر کنند سوالات اساسی خود را بپرسند و آن سوالات را به بحث بگذارند.



 به همین دلیل فکردم بقیه گزارش را  کامل نکنم.تا تفکر کنندگان خود برای دیدن آن مکان اقدام کنند، مقالات و کنب مربوطه در این باره بخوانند و خود آن احساس شگفتی را تجربه کنند. و به این آگاهی برسند که چگونه ایرانی ها 14،15 سده پیش و بدون ابزار امروزی توانسته اند پناگاهی سه  طبقه بسازند تا هنگام هجوم دشمنان بویژه  اعراب( به گفته راهنما) بتوانند از خود نگه داری کنند. و در  همان زمان آب، هوا و آذوقه به اندازه لازم داشته باشند و  کمین های لازم برای به دام انداختن دشمن داشته باشند و نکات

بهداشتی و فرهنگی را نیزبه خاطر بسپارند.



 همین طور که راه برگشت از شهر زیر رمینی به روی زمینی  را در پیش گرفته بودیم آقای علوی  می گفت که چگونه این شهر  8 سال قبل کشف شده است و از آفای میرزاجانی صحبت کرد که دشواری های فراوانی را به جان خریده است تا بتواند این اثر باستانی را به ثبت میراث ملی برساند و اکنون در تلاش برای ثبت جهانی ان هستند. در همین زمان و در حالی که  هنوز از شهر زیر زمینی خارج نشده بودیم با آقای میرزا جانی مواجه شدیم و از دیدن او بسیار شادمان شدیم کمی پیش ار آن من گفته بودم که باید مجسمه آقای میرزا جانی در ورودی شهر زیر زمینی برپا کنند. بسیار گرم آقای میرزا جانی را پذیرفتیم و ایده خود را به خودش نیز گفتم که او از سر فروتنی لبخندی زد و انرا لازم ندانست. و من آنجا به رمز ماندگاری و پایداری ایران آگاه و امید وار کرد.
 

 آقای علوی و همکاران او به را های گوناگون تلاش کرده است  این اثر باستانی  را به دیگران بشناساند. از آن را ها یکی نوشتن در نشریات محلی نظیر جوان کویر(ماهنامه  فرهنگی سیاسی استان اصفهان)، ویژه نامه بهشت پنهان ویژه نوش آباد و  وب سایت نوش آباد و اویی[1] است. آقای علوی در ماهنامه جوان کویر مقاله ای تحت عنوان اهمیت به زندگی و تقدس جان نوشته است که در  آن به مهمترین مولفه های بزرگترین معماری دستکند جهان در نوش آباد پرداخته است (سال چهارم خرداد 90 شماره 26 سری جدید شماره 4)

  در راه که می آمدیم  با همسرم ، بچه ها و آقای نجمی که دبیر دینی و قران بود در باره نحوه تدریس درس تاریخ گفتگو کردیم. و می گفتیم اگر به جای برخی  به خاطر سپردنی ها در دوران مدرسه دانش آموزان دست کم سالی یک بار از جا های تاریخی باز دید می کردند بهتر می توانستند تاریخ را بفهمند و بدانند که چی بودند و چگونه چنین شدند. همچنین در مورد اینکه چرا مردم حتا در جاهای کویری بر ساختن خانه های چند طبقه و نزدیک شدن به خورشید پا می فشارند به جای اینکه  از معماری باستانی پیروی کنند،  گفتگو کردیم در سراسر زمانی که ما در شهر زیر زمینی بودیم هوا بسیار خنک بود در حالیکه دمای روی زمین 40درجه  را نشان می داد.

از کودکانمان بپرسیم آیا همیشه خانه ها روی زمین ساخته می شدند؟
از دید آنها چرا باید خانه هایمان را روی زمین بسازیم؟
اگر روزی مجبور شدیم از نداشتن خانه روز زمین به ساختن خانه در اعماق آن رو بیاوریم چگونه خانه ای خواهیم ساخت؟
کودکانمان را برای دیدن شهرها و روستاهای قدیمی سرزمینشان همراهی کنیم، از آنها بپریسم :خانه چیست؟


تیتر: تارنمای گفت و گو

منبع: http://www.iranp4c.com/

نظرات 1 + ارسال نظر
محدثه کاظمی یکشنبه 26 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 02:18 ب.ظ

:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد