گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

استادا ( نظری بر ماست چکیده)

امروز یک ساعتی از وقت من در محیط دانشگاهی و در اتاق استادی صرف شد. خانمی که  دانشجوی قدیم آن دانشگاه بود برای احوالپرسی استاد آمده بود. و در طول یک ساعت بدون وقفه مشغول صحبت کردن بود:   

 

استادا 

من زمانی که از این جا فارغ التحصیل شدم  

در دانشگاهی دیگر، مدرک بالاتر گرفتم 

و باز در صددم بالاتر از آن بالاتر بگیرم  

 

استادا 

من فقط برای آن مدرکِ بالاتر ۳۵ مقاله نوشته ام 

و بسیار از این مقالات در نشریات معتبر داخلی و خارجی به چاپ رسیده است. 

و در سایت های مختلف به نمایش درآمده است. 

و افزون بر نمایش، به ۴۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.  

 

استاد 

من نشریات سراسری کشور را با مقالاتم متحول کردم 

فقط یک مقالت و آنهم یک مقالت باعث شد یک نشریه کاملن سیاسی به یک نشریه فرهنگی بدل شود.  

 

استادا 

اگر دانشجو به طلب علم معنی می‌شود، من تنهایم 

و مابقی وقت خود را بیهوده صرف کرده‌اند. 

که این علم عاشق می‌طلبد و عارف 

و من به تنهایی هردوی آنم  

 

استادا 

من به تمامی دانشگاههای کشور سرزده‌ام  

از کاشان به نجف‌آباد. از آنجا به اصفهان و تهران و نیشابور 

از این سر کشور به آن سر کشور

از گلچینی از اساتید مطرح خوشه‌چینی کرده‌ام 

و استادی را از قلم نیانداخته‌ام  

 

استادا  

در حالی که به من پیشنهاد «استادی» چند دانشگاه شده است 

من قبول نکرده‌ام 

و فقط به عشق مالوف که همان پژوهش و مقاله نویسی است بسنده کرده‌ام 

و بر آن تاکید دارم  

 

استادا 

چه دعوتنامه‌هایی که از دول خارجی برای من نیامده است 

همین چند وقت پیش 

از انگلیس برایم دعوتنامه آمد 

چه التماس‌ها که نکرده بودند 

ولی بلوای اخیر، کار را گورانید (گورانید =  برهم زدنده شدن یک اتفاق فرخنده) 

ولی در هر حال، من قبول نمی‌کردم 

 

استادا

هنوز هم مشتاق شمایم 

اگر اجازت دهی 

باز به کلاسهایت آیم 

و کسب علم کنم 

که علم در منظر من تمامت ندارد 

 

استادا 

 ... 

 

مشعوف از دفتر استاد به بیرون آمدم. وقتی دیدم چکیده خروجی دانشگاهی کشور چنین با فضل و کمال است. که نه تنها خود بر تمامی علوم تسلط دارد. آنچنان بسیار اطلاعات دارد که نمی‌تواند ذره‌ای وقت برای دو استاد حاضر در جلسه قائل شود تا نظری از آنان نیز شنود کند.

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:59 ب.ظ

با سلام
من فقط برای آن مدرک...

سلام
متشکرم
به اشتباه به جای مدرک نوشته شده بود «مردک» که اصلاح شد

مدیر مرکز جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ب.ظ http://timarestan.blogsky.com/

سلام مهندس
اون سه نقطه آخر خیلی حرفهای سانسور شده در بر داشت که همه چیز را تحت الشعاع قرار میداد...کاش سانسور نمی شد!
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد