گفته بودین: "وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن"
بهتر نیست بشه: "وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجاندن"
؟؟
سلام مشتاق دیدار این موضوع که گفتید جای صحبت بیشتر دارد. اگه زاویه نگاه روشن تر باشه بهتر می شه تشخیص داد که رنجیدن بهتره یا رنجاندن بعد بیشتر صحبت می کنیم
سلام و خیلی ممنون از نظر، من موافقم که وقتی مسائل متنوع می شه، سخت می شه که بار علمی رو خیلی بالا نگه داشت. ولی یه نکته بگم که شاید بد نباشه: به نظر من یک درد عظیمی که داریم اینه که ما همواره مسائل اجتماعی و روانی مون رو می خوایم از منابع غیر ایرانی و غیر خودی یاد بگیریم. حتی این 3 منبعی که شما دوست عزیز ارائه دادی، هر 3تاش غیر ایرانی بود. ببین دوست عزیز، شرایط فرهنگی و اجتماعی و روانی افراد خیلی تاثیر می پذره از فضایی که توش زندگی می کنن. به نظرم گرچه نظرهای دانشمندها و پروفسورها می تونه مفید باشه، ولی تا وقتی که یکی که کاملا با فضای ایران آشنا نیست موضوع رو تحلیل نکنه، به بیراهه می ریم.
سلام تقریباْ انتظار چنین جوابی را داشته ام. موراد زیر را در نظر بگیریم. ۱- یک نگاه مختصری به کتاب ها کرده و بعد اظهار نظر می کردید. ۲- مسائل علمی، بومی و غیربرمی ندارد. ۳- چندتا کتاب بومی معرفی می کردید و در متنتان به مخاطب معرفی می کردید و فکر می کنم با توجه با بافت خانواده، سنتی فکر می کنید ولی خودتان فرد سنتی نیستید. ارادتمند- رفیعی
سلام به نظر من نرجیدن مهم تر از نرنجاندن ه... چون ما مسئول حرکات و سکنات خودمون هستیم و نه دیگران. فرد خود ساخته نمی رنجد٬شاید بتوان گفت کسی که نمی رنجد بالطبع نمی رنجاند. (خیلی به جمله ای گفته ام مطمئن نیستم٬باید کمی بیشتر فکر کنم)
چشم.
ولی در لبنک های که به عنوان منبع قرار داده بودم مطالب خواندنی بیشتری در مورد برف چینه بود.
گفته بودین:
"وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن"
بهتر نیست بشه:
"وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجاندن"
؟؟
سلام
مشتاق دیدار
این موضوع که گفتید جای صحبت بیشتر دارد. اگه زاویه نگاه روشن تر باشه بهتر می شه تشخیص داد که رنجیدن بهتره یا رنجاندن
بعد بیشتر صحبت می کنیم
سلام و خیلی ممنون از نظر،
من موافقم که وقتی مسائل متنوع می شه، سخت می شه که بار علمی رو خیلی بالا نگه داشت.
ولی یه نکته بگم که شاید بد نباشه:
به نظر من یک درد عظیمی که داریم اینه که ما همواره مسائل اجتماعی و روانی مون رو می خوایم از منابع غیر ایرانی و غیر خودی یاد بگیریم. حتی این 3 منبعی که شما دوست عزیز ارائه دادی، هر 3تاش غیر ایرانی بود.
ببین دوست عزیز، شرایط فرهنگی و اجتماعی و روانی افراد خیلی تاثیر می پذره از فضایی که توش زندگی می کنن. به نظرم گرچه نظرهای دانشمندها و پروفسورها می تونه مفید باشه، ولی تا وقتی که یکی که کاملا با فضای ایران آشنا نیست موضوع رو تحلیل نکنه، به بیراهه می ریم.
سلام
تقریباْ انتظار چنین جوابی را داشته ام.
موراد زیر را در نظر بگیریم.
۱- یک نگاه مختصری به کتاب ها کرده و بعد اظهار نظر می کردید.
۲- مسائل علمی، بومی و غیربرمی ندارد.
۳- چندتا کتاب بومی معرفی می کردید و در متنتان به مخاطب معرفی می کردید
و
فکر می کنم با توجه با بافت خانواده، سنتی فکر می کنید ولی خودتان فرد سنتی نیستید.
ارادتمند- رفیعی
سلام
به نظر من نرجیدن مهم تر از نرنجاندن ه...
چون ما مسئول حرکات و سکنات خودمون هستیم و نه دیگران.
فرد خود ساخته نمی رنجد٬شاید بتوان گفت کسی که نمی رنجد بالطبع نمی رنجاند.
(خیلی به جمله ای گفته ام مطمئن نیستم٬باید کمی بیشتر فکر کنم)
سلام
خدا قوت...
به یه بازی وبلاگی دعوتی...