گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

احساسی برگرفته از عشق

و باز شروع به فکر می کنم 

نمی دانم لازم به برائت جستن است و یا افتخار کردن بر این حجم از حرف، کار، ارتباط، دوستی، زجر و زندگی و تلاش 

وایت بردی را در نظر بگیرید که روی آن شکل های مختلف گاهی زیبا و گاه زشت کشیده شده است. نوشته ها و خطوط درهم و برهم هم قسمتی از این دست پخت پنج ساله و دوماهه است. 

در جای جایش احساس جاری است و احساسی برگرفته از عشق و عشق به نوع. گاهی کم و گاه زیاد، آنچنان که فاصله ای می شود برای مرگ و زندگی، آنهم به اندازه ای باریک تر از مو 

خنده دار است. نه؟ گاهی شوق برانگیز و گاه تهوع آور و من گیج و مبهوت مابین تضادها روزها را شب می کنم و شب را به صبح می رسانم

نظرات 1 + ارسال نظر
ابراهیمی دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:32 ب.ظ

عشق به محل تولدو وطن اصلی هر فرد نمی توانداحساسی باشد مگر بچه برزک باشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد