و قرنی بگذرد
تا وزیری حسنک شود و حسنکی در بیدادگاه حسادت و رقابت بادمجان دور قاب چین های دیروز و امروز و فردا متهم گردد و بر «دار» استفاده ابزاری از دین و مذهب آویزان گردد.
تا تماشاچیان همه اعصار فوج فوج پشت درب باغ فین کاشان صف بندند تا نظاره گر مصدوره ی عقب افتادگی «انسان شرقی» در بالاترین ادعا مدعیان وارثان تمدن هفت هزار ساله چند متر آن طرف تر تپه های سیلک باشند. و روز به روز بر باد بادکنکی غبغب خود بیفزایند و هر حرکتی را با هر ابزار و در راس آن مذهب به زیر کشند تا بالاتر از خود نباشند و نبینند.
و روشی که قرار بود تامین کننده سعادت اینجا و آنجا «نوع» انسان گردد، مخوف ترین ابزار برای خفه کردن ندای حقانیت گردد و تکرار بر تاریخ عصر جاهلیت قرون وسطایی. با این تفاوت که آنچنان گریز از مرکزی ندارد تا از این دور باطل راه فراری به دنیای واقعیت بیابد.
سال به سال و دهه به دهه تئوریسین هایی را در خود می پرورد که با رنگ و لعاب روشنفکری کاری نکردند جز تنگ کردن حلقه های تنگ نظری و عقب ماندگی و افتادگی
چنانچه دیدیم شخصیت های برجسته و رسمی بالاترین پست اجرایی که دیروزشان ناشناخته بود و شبی خوابیدند و صبحی اسطوره گشتند و خط بطلانی کشیدند بر نظریه «تز و آنتی تز در دل خود حرکتی است به جلو»
سلام
درود بر شما مطالبتان را میخونم و لینک کردم.