گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

واکنش ها به ادعای منصوری

واکنش ها به ادعای منصوری

تهدید ، توهین و ارعاب یا پاسخگویی منطقی و مستدل همراه با ادب و احترام

نماینده مردم کاشان و آران و بیدگل درمصاحبه اخیر خود گفته  است؛ «در سال 94 حقی از مردم کاشان و آران و بیدگل ضایع شد» و آن را بعنوان تلخ ترین خاطره خود از سال 94 ذکر نموده است. تلخی که در در کنار شیرینی برجام قابل هضم است. منصوری می گوید: «شاهد گریه ها و غم های زیادی بودم... مردم همیشه نسبت به مظلوم حساسیت نشان می دهند و این را – باز ماندن از رقابت های انتخاباتی - ظلم در حق مردم می دانم.... ما انقلاب کردیم جمهوری اسلامی را به وجود آوردیم تا ظلم از بین برود ولی جوانان ظلم آشکاری را مشاهده کردند. ماها که در سیاست هستیم می توانیم هضم کنیم ولی برای جوانان خیلی سخت است»

خوشمان بیاید یا نیاید این ادعایی است که از طرف شخصیتی معتبر مطرح می شود. فردی که چهارسال نمایندگی مردم کاشان و آران و بیدگل را عهده دار بوده و همچنان این امانت را تا خردادماه 95 عهده دار است. شخصیتی که عضویت و مسئولیت کمیسیون های مهم سیاسی ، اجتماعی و امنیتی کشور را در برهه های مختلف بر دوش گرفته و همچنان مورد وثوق بسیاری از مردم منطقه است.

منصوری می گوید هرگونه تخلفی از وی سراغ دارند به صورت علنی برای مردم اطلاع رسانی کنند و هواداران منصوری معتقدند اگر مجوز حضور در رقابت های انتخاباتی به آنان داده می شد – حتی در شب انتخابات و بدون حضور تبلیغاتی درمهلت قانونی -  نه تنها برنده انتخابات بودند بلکه 120 هزار رأی مردم شهرستان های کاشان و آران و بیدگل در سبد آنان ریخته می شد. همه ی اینها مباحثی است که در بین بخش عمده ای از مردم وجود دارد و  نباید با پاک کردن صورت مسئله تصور کنیم از اذهان عمومی نیز فراموش می گردد و چنانچه به صورت شفاف پاسخی قابل قبولی برای مردم ارائه نشود همچنان بعنوان نقطه ای تاریک در انتخابات کاشان و آران و بیدگل خواهد ماند.

واکنش های مخالفان منصوری نیز جالب توجه است. یکی از هواداران ساداتی و منتقد منصوری می گوید: «مگر جنابعالی ابراهیم تاتلیسی که برات گریه کنند؟! یا مگر مردم کاشان و آران و بیدگل اینقدر اشکشان دم مشکشان است که مثل مردم ترکیه پای ترانه های ابراهیم تاتلیس گریه کنند؟!» و در پایان یادداشت خود می گوید: «آقای منصوری بیدار شو. الان در اسفند 94 هستیم. چهار سال از آن تاریخ گذشته، مردم آران و بیدگل 4 پیراهن بیشتر پاره کرده اند، مردم کاشان این بار حساب شده تر رأی دادند، چرا نمی خواهی از این کما خارج شوی؟!»

هوادار دیگری ساداتی و منتقد منصوری می گوید: «آقای ... دیگه حال همه رو بهم زدی بسکه این حرف های مفت این آقا را هی تکرار می کنی بسه دیگه»

انتخابات کاشان بدون حضور کاندیدای مدعی برگزار شد و به همت شورای اصول گرایی، شاهین اقبال بر دوش منتخب جوان و گمنام نشست و پرسش های اساسی در ذهن مردم بر جای گذاشت. با در نظر گرفتن شرایط موجود می توان با موج تهدید، ارعاب، توهین منتقدان را مجبور به سکوت نموده و بخواهیم ؛ نگویند، ننویسند و نپرسند آنچه دغدغه ذهنی اکثریتی از آنان است یا با ادب و احترام و پاسخ های منطقی و مستدل و محکمه پسند موجبات اقناع عمومی را فراهم سازیم.

تلخ و شیرین انتخابات کاشان

تلخ و شیرین انتخابات کاشان

«شیرینی» آن هم نزدیک عید بهترین تجویز برای شیرین کردن «کام» اعضای گروه است. گروه «پرسش از عملکرد مسئولین». خرید شیرینی برای گروه ، کاری کم هزینه و پسندیده است. به خصوص وقتی صحبت برنده های بازی فوتبال و والیبال و نمی دانم شاید بازی انتخابات در میان باشد. بالاخره بازی برد و باخت دارد. بازنده و برنده دارد و طبق قانون و قاعده، همه باید تابع نظر داور باشیم و برای برنده، شیرینی توزیع کنیم. البته  بعضی وقت ها بازی و رقابت به خودی خود کام ها را شیرین می کند و برخی اوقات چاره ای نیست جز این که به جعبه شیرینی اکتفا کنیم.

طبق قانون افرادی برای برای بازی ثبت نام می کنند. صلاحیت آنان در هیئت اجرایی و نظارت و شورای نگهبان بررسی و به مردم اعلام می گردد. کاندیدا در مهلت قانونی تبلیغات می کنند. مردم روز رأی گیری به صندوق های آراء مراجعه نموده و بعد از آن برنده ی بازی مشخص می شود.

همه ی ما تابع قانون هستیم ولی باور داریم که بعضی چیزها به جای این که از مغز دستور بگیرد تابع قلب است. مثل کام آدم ها. شیرینی یا تلخی «کام» بیشتر تابع احساس آدم هاست. باید به خودی خود شیرین شود و البته همانطور که گفتم اگر خواسته باشیم زورکی شیرینش کنیم باید به جعبه شیرینی متوسل شویم که آن هم بالاخره برای خودش راه چاره ای است.

عضو اثرگذار به بازی نمی رسد. به اعتقاد خودش آن هم از تریبون رسمی مجلس شورای اسلامی مدعی است «اگر آمده بود، برنده بازی انتخابات کاشان بود». ادعای کمی نیست. همچنین می گوید: «برای من پرونده سازی کرده اند». تأکید می کنم؛ من نمی گویم. خودش می گوید. من با سطح گسترده ای از مردم ارتباط ندارم ولی« این برنده مدعی» در بین دوستان دور و اطراف از محبوبیت ویژه ای برخوردار است. می گویند: «اگرچه کاری نکرده است ولی با اخلاق است». خودش می گوید «اگر گناهی کرده ام علناً به مردم بگویید». ولی هنوز چیزی اعلام نشده است.  و تا زمانی که علل این جاگذاشته شدن از صحنه بازی اعلام نشود باید به جعبه شیرینی متوسل شد و قیافه آدم های حق به جانب نگیریم.

برای دیگر رقیب انتخاباتی هم آشی پخته می شود که روی آن یک وجب روغن است. علی القاعده هر کاندیدا باید برنامه های خودش را تبلیغ کند. ولی تیم رسانه ای و موفق «برنده قانونی بازی انتخابات» هم زحمت کاندیدای خود را کشید و هم رقیب را. نقاط قوت کاندیدا خودی و نقاط ضعف رقیب به صورت حرفه ای اطلاع رسانی شد. برخی معتقدند این اقدام مصداق تخریب رقیب است ولی خودشان می گویند برای روشنگری کرده اند.

موضوع بعدی که در مرور پیام های امروز گروه بیشتر به چشم می آید؛ دم زدن بی امان از قانون و رأی اکثریت و از این چیزها است. قانون مثل ناهار و شام نیست که یکی گوشت لوبیا و قورمه سبزی و کشک بادمجان بخواهد و دیگری جوجه و برگ و از این چیزها. قانون سلیقه من و تو نیست که یک جا باشد یک جا نباشد . مثلاً قانون در تهران بد است و در کاشان خوب است . برای من و تو باشد برای دیگران نباشد . برای موضوع مورد علاقه من باشد برای موضوع مورد علاقه دیگران نباشد. قانون همه جا قانون است. سلیقه بردار نیست.

 مثلاً جایگاه شوراهایی که در انتخابات های مختلف وارد می شوند و نماینده معرفی می کنند، آیا قانونی است؟ آیا هزینه کردن از جایگاه نماینده ولی فقیه و امام جمعه برای انتخابات قانونی است؟ آیا اعضای شورای اسلامی شهر و روستا می توانند در انتخابات موضع گیری نمایند؟ آیا قول و وعده و وعید از طرف شهرداری مثل آسفالت کردن برای یک تبلیغات یک کاندیدا قانونی است؟ و خیلی چیزهای دیگر که تصمیم ندارم در این مجال به آن بپردازم.

بعضی وقت ها اختلاف ناچیز در یک بازی برابر، کام همه را شیرین می کند و گاهی وقت ها اختلاف زیاد در یک بازی که حواشی زیادی بر آن متصور است نمی تواند شیرین کننده کام ها باشد. البته اعتراف می کنم طبق قانون باید کام ما شیرین باشد ولی چکار کنیم که هر چه دهانمان را مزه مزه می کنیم شیرینی حس نمی شود.

تجربه ای که در انتخابات 94 به کار آمد

تجربه ای که در انتخابات 94 به کار آمد

انتخابات سالم یا غیر سالم؛ مگر می شود در انتخابات تقلب کرد؟ چگونه است همواره مجریان انتخابات در دوره های مختلف تأکید می کنند «انتخابات سالم برگزار شد». مگر تقلب یا انتخابات غیر سالم هم داریم؟ همه آنهایی که دستی بر کار انتخابات دارند می دانند امکان تقلب وجود ندارد. کاربران شعب اخذ رأی ، بازرسین، نمایندگان فرماندار، نمایندگان هیئت نظارت به صورت جداگانه و از کانال های مختلف و نگرش های متفاوت انتخاب شده، دوره های آموزشی لازم را طی نموده و روز انتخابات در یک شعبه در کنار هم جمع می شوند تا رأی مردم را اخذ کنند. در این شرایط هرگونه شائبه ی تقلب در انتخابات برطرف می گردد. ولیکن نکته ای را فراموش نکنیم ؛ سلامت یا عدم سلامت انتخابات مثل امنیت و احساس امنیت است. همانگونه که همواره تأکید کرده اند که احساس امنیت از امنیت مهم تر است در مباحث انتخابات نیز ضروری است تا عوامل برگزار کننده انتخابات به گونه ای رفتار کنند – تأکید می کنم ، رفتار کنند - که شهروندان احساس کنند انتخابات از هر گونه جهت گیری برگزارکنندگان مبری است و این مهم، با حرف و خطابه و سخنرانی محقق نمی گردد.

وزارت کشور در انتخابات اخیر به گونه ای عمل کرد که مخالف و موافق ، دوست و رقیب ، برنده و بازنده به اقناع رسید که انتخابات سالم برگزار شد. نیاز نیست کسی بگوید یا نگوید. وزیر و وکیل بگویند یا نگویند؛ که انتخابات سالم برگزار شد. خودمان با خودمان به این نتیجه رسیدیم که انتخابات خوبی برگزار شد. تک تک شهروندان چنانچه گذارشان به ستادهای برگزاری انتخابات در سراسر کشور می افتاد تنها چیزی که به چشم آمد تلاش طاقت فرسا برای برگزاری باشکوه انتخابات بود و ذره ای سوگیری و طرفداری دیده نشد.

پدیده هایی در جامعه اتفاق می افتد که نتیجه اعمال و رفتار خودمان است. اگر نیفتد، باید تعجب کرد. در مسائل جامعه شناختی و اجتماعی؛ کنش و واکنش ، عمل و عکس العمل و چیزهایی از این دست دستوری و یک دفعه ای و غیرقابل پیش بینی نیست. زاییده ی رفتار متولیان امور است که در بستر زمان ریشه دوانده و در یک حادثه اجتماعی بروز می کند. در برخورد با این گونه مقولات اجتماعی دو راه پیش رو داریم. می توانیم صورت مسئله را پاک نموده و موافقان و مخالفان در رسانه ها، محافل جمعی و شبکه های اجتماعی برای همدیگر رجز خوانی نموده و خط و نشان بکشند و یا راه دیگر آن است که به آسیب شناسی موضوع پرداخته، نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنیم و با در نظر گرفتن خدا و پیغمیر و در ذیل آن رضایت مردم و شهروندان و به دور از هرگونه حب و بغض، تعصب بی جا و افراط و تفریط نقایص را برطرف نماییم که اگر نکنیم در پدیده ای مهیب تر گرفتار خواهیم شد.

نگارنده در مقام و جایگاه آن نیست که توصیه یا راه مشخص و مستقل را برای جامعه تجویز کند. از باب تجزیه و تحلیل همه راهها و عواقب و نتایج آن را ذکر نموده و معایب و محاسن آن یادآوری می نمایم. خواننده فرهیخته و دانشمندی که این وجیزه حقیر را قابل خواندن دانسته به هر جمع بندی برسد محترم و با ارزش است.

اتفاقات انتخابات 88 از این مقوله است. اتفاقاتی که  مباحث آن در سطح مردم تمام شده است ولی همچنان در بین مسئولین و کاربران شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و موافقان و مخالفان برای همدیگر خط و نشان می کشند. انتخاباتی برگزار شد. بخشی از مردم در خصوص سلامت انتخابات به اقناع نرسیدند و مسائل و مشکلاتی پیش آمد که به گفته ی مقام معظم رهبری باعث ضرر و زیان بسیاری برای کشور در سطح ملی و بین المللی شد که قطعاً همین گونه است. اگرچه انتظار می رفت تا شخصیت های موثر در این جریان – موافق و مخالف – کمک کنند تا انتظارات مردم به مرز تعادل رسیده و چالش ها و تنش های اجتماعی فروکش کند ولیکن نشانه رفتن همه مشکلات پیش آمده به سمت چندنفر خاص– از دو طیف مقصر در حوادث پیش آمده - نیز خارج از انصاف و ساده انگارانه است.

با مرور رفتار برگزار کنندگان انتخابات در چند سال منتهی به روز برگزاری انتخابات 88 به خصوص چندماه پیش از آن تا شب انتخابات؛ بستر نامناسبی فراهم شد تا با کم بصیرتی افرادی معدود – از دو طرف ماجرا – آتشی در کشور شعله ور شود که همچنان آسیب های آن منافع ملی مردم و کشور را تحت شعاع قرار داده است. این مهم ترین تفاوت و نقطه تمایز برگزاری انتخابات در سال 88 با انتخابات 94 می باشد که شایسته است مورد توجه متولیان امر قرار گیرد. چیزی که در زبان عامه بعنوان تقلب تلقی می گردد ولی در علم سیاست و حکومت داری چیزی جز بی توجهی به اقناع عمومی نیست که الحمدالله در انتخابات 94 مورد توجه جدی برگزار کنندگان انتخابات قرار گرفت.

تجربه انتخابات 88 آن بود که سلامت انتخابات در گرو اقناع عمومی است. بی توجهی به آن کشور را با مشکلات عدیده ای مواجه می نماید که جبران آن از توان حاکمان و مردم خارج است. این تجربه در انتخابات 94 به کار گرفته شد و اقناع عمومی باعث شد که مخالفان نیز نجیبانه نتیجه را پذیرفته و به اراده مردم سر تعظیم فرود آورده و نانجیبانه برخورد ننمایند. قطعاً انتخابات 94 نیز در سطح محلی و ملی حاوی تجارب ارزشمندی است. اختیار با ماست. می شود بی توجه به پیام های مردم در چرخه معیوب آزمون و خطا منافع مردم را قربانی سطحی نگری خود نماییم و یا این که  با تجزیه و تحلیل منصفانه نتایج انتخابات و توجه به پیام های نهان و آشکار آن، در راه  شکوه و عظمت بیش از پیش ملت و کشور کوشش نماییم. انشاءالله