امروز خدمت دوستی بزرگوار عرض می کردم که از وقتی توفیقی حاصل شده است و با دوستان اهل ادب و هنر و قلم رفت و آمدی پیدا کرده ام و سعی در خوشه چینی و شاگردی دارم جرات نوشتنم کم شده است.
می نویسم و پاک می کنم و در نهایت صفحه وبلاگ را بدون این که دکمه انتشار آن زده شود می بندم و مشغول کارهای دیگر می شوم.
در هر صورت افتخار جمع و جور کردن مطالب خوب دوستان به عهده من گذاشته شده است. ولی همین کار هم سخت و نفس گیر است. جمع آوری مطالب و صفحه آرایی و ... نه خواب درستی داشته ام و نه استراحت. دلم می خواهد این شماره چاپ شود و توزیع شود و روز بعد از آن یک ۴۸ ساعت فقط بخوابم.
هم زمان با این امور تعامل هایی نیز با دوستان داشته ام. فضای مطبوعات فضای بزرگ و سختی است. و پاک ماندن در آن سخت تر
آنچه در آن یقین حاصل کرده ام آن است که اگر خواسته باشیم مطبوعات اثر گذار و مفیدی را به جامعه تقدیم کنیم باید از خود و از تمام علایق دنیوی چشم پوشیده و هزاران حرف و حدیث و مشکل را با جان دل بخریم. در کنار هم تلاش کنیم و تلاش
باسلام
با دم کلفتا همنشین شدن آدم را از خیلی کارها میندازه
پاک بودن همان است که واقعیت را بنویسی اگر چه به ضررت باشه
خدا قوت ........سختی های کار در مطبوعات همینه دیگه .
بعد از جمع اوری مطالب تازه چند روز و شبی تنهایی یا با بقیه بچه های نشریه باید بیدار بمونی و کار رو برای چاپ آماده کنی . آنچه این وسط می مونه خستگی و بیخوابی است و شیرینی کار وقتی بدست میاد که نشریه ات روی پیشخون روزنامه فروشی ها آماده عرضه به مخاطبان باشه .....
آقا مجید راه درازی را در پیش داری . مبادا پشیمون بشی .....
در آخر یه توصیه و اون اینکه یه چیزی رو همیشه برای خودت الگو قرار بده / خدا و. مردم / مبادا کاری کنی که اعتماد مردم از شماها سلب بشه ، همیشه برای نوشتن خدا و مردم را مد نظر داشته باش/
اقای رفیعی
برایتان ارزوی بهروزی دارم .
نوشتن و نوشته های خود را در بوته نقد گذاشتن کار سختی است .
....
از ایشان سئوال کنید بعد از این همه مدت که پول خبرنگاارن در اختبارات بود و از این بانک به آن بانک بردید و تسهیلات برای خود و ... و .. گرفتید برای مادرمرده هایی که بهر امیدی پولشان را به شما دادند و به شما اطمینان کردند چکار کردید ؟
...
از آگاه و آگاهان تفرقه انگیز ....دوری کنید .....
حاشیه نرو جواب سئوال را بده
....
راستی آقای رفیعی اگر واقعا مطبوعاتی هستی و ادای مطبوعاتی ها را در نمی آوری برای شماره آینده بهشت پنهان گزارشی از تعاونی مسکن خبرنگاران کاشان تهیه کنید تا هم سره از ناسره تشخیص داده شود و هم تفرقه انگیز ان رسوا شوند .
...
دوستان سلام
من از کم و کیف مسائل مربوط به خبرنگاران و تعاونی و رابطه دوستان و ... خبر ندارم.
چند روزی بیشتر نیست که به این میدان آمده ام. و مدیر اجرایی هستم . من مطالب را جمع آوری می کنم کاغذ می خرم و نشریه را تا می کنم و گاهی اوقات در توزیع هم نقش دارم. با مسئولین و نویسندگان و ... رایزنی می کنم و... کارهایی از این دست
اما چند مورد به ذهن من می رسد که خدمت شما عرض می کنم.
۱- مطبوعات به عنوان رکن چهارم با توجه به اهرم افکار عمومی می تواند مسائل و مشکلات جامعه را حل کند و این در حالی است که مطبوعاتی های کاشان در مشکلات خود مانده اند.
۲- اما من به یک موضوع اعتقاد دارم. کسی که وارد مطبوعات می شود شفاف بودن و روشنگری را باید از خود شروع کند. یک وبلاگ و یا سایت داشته باشد و هرچه از خود دارد روی آن بریزد. کاری که من سعی دارم انجام دهم از کارهایم شخصی تا مطبوعاتی
مطبوعاتی باید شفاف باشد.
آن چیزی که من در مورد مطبوعاتی لازم می دانم شفاف بودن به معنی واقعی کلمه
۳- در مطبوعات اگر ما خودمان را فدای آن کنیم ممکن است به نتیجه ای برسیم ولی اگر قرار باشد هرکس به طریقی مطبوعات را پله ای کند برای برآوردن امیال شخصی و جناحی و گروهی و ... در این صورت نه تنها نتیجه ای به دست نمی آید بلکه روز به روز شاهد مشکلاتی بر این مجموعه خواهیم بود
من الله توفیق