بهشت پنهان در شماره 31 خبری مبنی بر ردصلاحیت شهردار انتخابی شورای آران و بیدگل منتشر کرد که بازخوردهایی به همراه داشت. یکی از آنها مطلبی بود که در وبلاگ آقای عنایتی آمد. در ادامه نظر ایشان و جواب حقیر را ملاحظه می فرمایید:
***
رد صلاحیت بهشت پنهان
خبر نادرستی که ماهنامه ی بهشت پنهان در شماره ی نوروزی خود مبنی بر ردّ صلاحیّت شهردار پیشنهادی شورای اسلامی شهر آران و بیدگل با تیتر درشت چاپ کرد ، نشان داد که این ماهنامه از چاپ خبرهای واهی واهمه ای ندارد.
سلام و احترام
آقای عنایتی عزیز
همان روزی که شماره 31 بهشت پنهان منتشر شد آقای عموزاده تماس گرفتند و
گفتند که خبر نادرست است. خدمتشان عرض کردم ما تلاش کردیم منبع خبر معتبر
باشد حال در هر صورت باید صبر کنیم تا حضرت ایشان بر کرسی ریاست تکیه زنند
چنانچه اینگونه شد که خطا از بهشت است و چنانچه نشد خبری اعلام شده است و
دیگر هیچ
من لحن توهین در خبر نمی بینم شما اگر می بینید شاید اینگونه است. خبر می
گوید: وی سابقه کار اجرایی ندارد. این اگر توهین است من به عنوان یکی از
نیروهای بهشت عذرخواهی می کنم. هرچند در گفتگویی که با عموزاده داشتم در
ادبیات ایشان و کلماتی که به کار می بردند و حتی در آهنگ بیان کلمات به
خوبی نشان می داد که کار اجرا کار ایشان نیست ولی از همه این صفات که برای
ایشان گفتید و مهم تر از این که کار اجرایی کرده اند یا خیر؛ این است که
ایشان «بیدگلی» است.
نکته ای دیگر لازم به ذکر است:
بیش از یک سال پیش از طریق رابطه ای که آقای سردبیر با آموزش و پرورش آران و
بیدگل داشت قرار شد اخبار این اداره در نشریه بهشت کار شود. شخص ایشان نیز
حلقه ای این ماجرا بود. پیامی که به ما رسید این بود که چون اشخاصی چون
آقای عنایتی در این نشریه قلم می زند آموزش و پرورش از دادن خبر به این
نشریه معذور است. پس چگونه ایشان را جدای از باندبازی و خرکردن و باج ندادن و باج نگرفتن و ... می دانید؟
و پایان کلام
همه اینها که گفتم میدانم که شما می دانید و تکرار مکررات است. و اسائه ادب
ولی خداوکیلی ما و شما سه سال است در عرصه فرهنگ و اطلاع رسانی مفت و
مجانی برای مجموعه های دولتی و اشخاص حقیقی و حقوقی کار کردیم کدامشان یه
خسته نباشید به ما گفتند؟
من با پیشنهاد شما به جلسه شورا آران و بیدگل دعوت شدم. چند شب و روز نشستم
گزارش آن را آماده کردم چند ویژه با هزینه شخصی برای آران و بیدگل کار
کردم یک تماس با من گرفته نشد که دستت درد نکنه
این موضوع تنها به آران و بیدگل ختم نمیشه برای هرجا کار کردیم گفتند وظیفه اتان است.
اگر کار مطبوعاتی را بده و بستان و نان قرض دادن بدانیم پستی که در این
ارتباط گذاشته اید حرفی برای گفتن دارد و خوب است بالاخره بیشتر از ما,
همکار شما بوده و باید به نوعی دلش به دست بیاید ولی اگر از زاویه صداقت به
آن نگاه کنیم قضیه فرق می کند
با پوزش
رفیعی