گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

کنتور حجمی‌افسار برداشت بی‌رویه را کشید

گزارش

در گفتگو با مسئولین جهاد تشریح شد

کنتور حجمی‌افسار برداشت بی‌رویه را کشید

کشاورزان معلق در زمین و هوا

اشاره

ماهنامه محلی بهشت پنهان کاشان در شماره ۳۳ گزارشی با عنوان «آبِ کشاورزی به کجا می‌رود» منتشر کرد. نویسنده با بیان آمار و ارقامی‌متناقض از کشاورزی در رسانه‌های مختلف به این جمع‌بندی رسید که وضعیت این حوزه نابسامان و مسئولیت آن در عهده جهاد کشاورزی است. نشریه در شماره بعدی در گفتگو با رئیس وقت دانشگاه کاشان یکی از گفته‌های ساداتی‌نژاد را تیتر کرد: «بخش کشاورزی در سند چشم‌انداز باید بازنگری شود»


خبرنگاران به جهت اهمیت موضوع پیرو گزارش و مصاحبه‌های منتشر شده از مدیر جهاد کشاورزی کاشان درخواست وقت برای گفتگو کردند. «بی‌پرده با مهندس» نتیجه این نشست در ماهنامه محلی جوان کویر منتشر شد. گزارش زیر به قلم مجید رفیعی حاصل نشست بعدی امان‌پور و خیرخواه در دفتر نشریه با خبرنگاران است. با هم می‌خوانیم.

آخر جلسه خیرخواه گفت: «همة اشکال‌هایی که گفتید، قبول دارم. البته باید بیشتر بررسی کرد.» و ادامه داد: «حالا من از شما یک انتظار دارم. می‌خواهم به ما کمک کنید. دولت برای هرهکتار اجرای آبیاری قطره‌ای ۵/۳ میلیون تومان کمک می‌کند. بیاییم باهم فرهنگ‌سازی کنیم تا کشاورزان از این تسهیلات استفاده کنند.»

عرق سردی بر بدنم نشست. احساس آدم لالی داشتم که بعد از یک تقلای طولانی و استفاده از حرکت تمام اعضاء، حرفش شنیده نشده است.

حبیب‌الله اعتمادی را دیدم. کشاورز رفسنجانی باغ ۷۰ هکتاری دشت ابوزیدآباد که به من گفت: «آب شور است و زمین شور. به هیچ وجه نمی‌توانم از این سیستم استفاده کنم.»

عباس دهقانی، انارکار یزدلی گفت: جهاد کشاورزی گولمان زد. من دهها میلیون تومان هزینه کرده‌ام ولی طرح، موفقیتی دربر نداشته است.

پیاز کار دشت نورآباد نوش‌آباد را دیدم که با پنجه زحمت، زمین را می‌کاوید تا پیازی کَنده و به همراه نانی برای زن و دو بچه خردسالش نان شبی فراهم سازد.

اصغری پیرمرد ۷۰ ساله کامویی ما را به باغ انگورش برد. چند جریب بیشتر نبود. می‌گفت همه بچه‌هایم برای کار و زندگی‌ به شهر رفته‌اند. فقط برای آبیاری بیست هزار تومان داده‌ام. عصایش را به کناری گذاشت. بر زمین نشست. بین موها حرکت کرد اما نه با پاهایش بلکه نشسته نشسته. برایمان انگور چید و همزمان آواز حزن‌انگیزی خواند.

بلبل باغم و این باغ گلزار من است

مرغ آتش‌خوارم و آتش پر و بال من است

دل بر این دنیا مبند دنیای فانی بگذرد

نوبت پیری سرآید نوجوانی بگذرد

دردمندی کشاورز جماعت، رسالت ما را برای پی‌گیری بیشتر می‌کند و مسئولین متوجه صداقت ما شده‌اند. خیرخواه با امان‌پور به دفتر آمده‌اند. دفتر کوچک نشریه با حضور مدیران جهاد و همراهی دوستان، بزرگ‌تر از آنچه هست به نظر می‌آید. میثم رضوانی از یزدل و محمود جلیلی از نوش‌آباد به ما می‌پیوندند. عباس غمخوار یار همیشگی نیز حضور دارد.

مدیر جهاد می‌گوید: «من در یکی از جلسات تنظیم چشم‌انداز کاشان افق ۱۴۰۴ دعوت شدم. در آن جلسه حرفی زدم که برخی با آن موافق و بعضی مخالف بوده و ناراحت شدند. گفتم ما مدیران اجرایی هستیم. در این زمینه موفقیت‌های چشمگیری کسب کرده‌ایم ولی شاید تخصص برنامه‌ریزی نداشته باشیم. در هر صورت اراده‌ای پشت این کار بود و باید عملی می‌شد.

امان‌پور شمرده و به دقت صحبت می‌کند و آرام به حرف‌های بقیه گوش می‌دهد. جلسة قبل، در دفترش بودیم. وقت گذشت و صحبت ناتمام ماند. پیشنهاد او بود که بحث را با حضور دبیر کارگروه کشاورزی چشم‌انداز در دفتر نشریه ادامه دهیم. ابتدا باور نداشتم که یک مسئول علاقه‌مند به گفتگو با رسانه باشد ولی حضورش در دفتر نشریه بهشت پنهان خلاف این ذهنیت را نشان داد.

یک ساعت با هم بحث کرده‌ایم. خیرخواه پرانرژی لحظه‌ای از صحبت کوتاه نمی‌آید. کتاب قطوری در دست دارد و گاه‌ به گاه به آن مراجعه می‌کند. می‌گوید چشم‌انداز کشاورزی کاشان در دست اوست. در صورتی که فرمانداری تنها دو برگ بصورت ناتمام و جزئی آن را در طرح چشم‌انداز ۱۴۰۴ کاشان جای داده است.

برگ‌های فروافتاده و زردرنگ درختان نشان از پائیز دارد که به زمستان نزدیک می‌شود. شاید زمین و زمان و کشاورزان بی‌توجه به برگ‌های در دست من و متولیان همچنان به کار خود ادامه می‌دهند و من هنوز با خود کلنجار می‌روم.

این کلنجار ناشی از زنگ بحران آب در دشت کاشان است که دیر زمانی به صدا درآمده است. سنگین‌ترین گوش‌ها نوایی از آن شنیده‌اند. اوّلین سیبل هدف نقطه روبرو، چاه آب کشاورزی است. امور آب، کنتور حجمی‌بر آن نصب کرده و دولت تسهیلات تغییر روش آبیاری در نظر گرفته ولی کشاورز معلق در هوا و زمین است. آیا این کار برای منطقة ما شدنی است یا خیر؟ خوب است یا بد؟ پینه دستان این مردم سخت کوش جلوی چشمان من است. کشاورز جماعت زیر خط فقر است ولی مناعت طبع خود را حفظ کرده است. با این وجود چه خواهد کرد. هرچه بیشتر فکر می‌کنم بیشتر نمی‌فهمم. احساس عجز و ناتوانی تمام وجودم را فرا می‌گیرد.

مدیر جهاد گویا این دو دلی من را می‌فهمد و می‌گوید: آبیاری قطره‌ای چهار مرحله دارد. اوّل طراحی خوب، دوّم استفاده از جنس خوب، سوم اجرای خوب و چهارم بهره‌برداری خوب. اگر همه اینها کنار هم جمع شود بی‌شک نتایج خوبی را در برخواهد داشت والا خیر.

به نظر کارشناسان جمع شدن چهار گزینه به صورت خوب و مطلوب امکان پذیر است ولی نه به راحتی و با اضافه شدن هر فاکتور تعیین‌کننده درصد موفقیت را به صورت تصاعدی کاهش می‌دهد. هرچند باید به آن افت و خیز و نوسان‌های قیمت محصول را اضافه کنیم. که نمونه‌ای از آن در برنامه‌ریزی چشم‌انداز به چشم می‌خورد.

رئیس اداره ترویج جهاد کشاورزی کاشان نمودار قیمت‌های محصول را نشانمان می‌دهد. از کتاب چشم‌انداز. مربوط به سال ۱۳۸۵ است. بادمجان رتبه اوّل بهترین قیمت را به خود اختصاص داده است. قد کشیده و با نگاه تحقیر به بقیه محصولات نگاه می‌کند ولی امروز اینگونه نیست.

سه ساعت از همنشینی اصحاب رسانه با متولیان کشاورزی منطقه می‌گذرد و شور و نشاط در چشمان همه برای بحث و گفتگوی بیشتر، کم‌رنگ نشده است. پیشنهاد خیرخواه جلسه‌ای در کمیته فنی جهاد کشاورزی با حضور کارشناسان است. شاید جمع‌بندی جلسه بعدی تجویز بیشتر آبیاری قطره‌ای در این دشت شور و کم‌آب باشد تا ما هم در فرهنگ‌سازی آن قدمی‌برداریم.


ماهنامه بهشت پنهان

روزنامه کاشان 17 آذر 1390