گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

هزارتوی دنیای کودک

هزارتوی دنیای کودک
ضرورت نسخه پیچی برای کودکان بعد از ارزیابی کارشناسی
امروز بعد از یک روز کاری سخت وقتی برگشتم خانه ، نشسته و ننشسته، پسرم عرفان آمد کنارم و ناغافل زد تو چشمم و گفت؛
«امروز دوستم شاهرخ توی سرویس همین جوری زد توی چشمم»
در حالی که از درد تخم چشمم را سفت نگه داشته بودم گفتم ؛ کار بدی کرده پسرم! دیگه چکار کرد؟
گفت؛
«دیروز هم دودولش رو توی سرویس درآورده بود و نشان بچه می داد. همه می خندیدیم. آقای راننده پرسید ، چی شده. گفتیم؛ چیزی نیست. به موهای شاهرخ که فرفری هستش می خندیم.»
گفتم؛ برا چی راستش رو نگفتید؟
گفت: خُب اگر راستش رو می گفتیم آقای راننده شاهرخ رو دعوا می کرد!!!!
من به سختی طرفدار این هستم که بچه ها راحت بگذاریم. تا حرفی زدند و کاری انجام دادند برآشفته نشویم که ای داد و بیداد که تربیت بچه از دست هایم در رفت و ال شد و بل شد و همیشه اصل شایستگی سنی را مد نظر داشته باشیم.
«اصل شایستگی بر این نکته تأکید دارد که برای تشخیص رفتارهای نابهنجار در فرآیند تحول (رشد) باید انتظارات سنی را در نظر گرفت. به عبارت دیگر این اصل در برخورد با رفتارهای ظاهراً نابهنجار این سؤالات را مطرح می کند که «کودک چند ساله است؟ و آیا رفتار مورد نظر شایسته این سن خاص است یا خیر؟»
با درنظر گرفتن اصل شایستگی نمی دانم رفتار شاهرخ که به راحتی به دوستانش حمله می کند، بچه ها را می زند و دودول خودش را نشان بچه ها می دهد طبیعی است و رفتار عرفان که کتک خورده شده را سر پدرش در می آورد و هیچ وقت هم حاضر نیست دودول مبارک را نشان کسی بدهد!!!؟
شاید برای این کار لازم است که از طریق مصاحبه بالینی وضعیت کودک را ارزیابی کنیم. « برای اجرای یک فرمول بندی دقیق از سنجش و ارزیابی اختلالات روانی کودکان، توانایی در اجرای یک مصاحبه بالینی جامع، نخستین و بنیادی ترین گام است. برای اجرای یک مصاحبه مؤثر ، کارشناسان این مسأله باید اصول اساسی و زیربنایی فرآیند مصاحبه را بدانند. »
البته یادمان نرود مصاحبه با کودک مثل این مصاحبه من درآوردی های ما خبرنگارها نیست. – جسارت نباشد ، خودم را می گویم – به پرسش های خبرنگارها از بچه ها دقت کردید؛ سوال های «همورکرده ای» آنها را دیده اید؟ «پسرم ، دخترم ؛ چه احساسی داری» «بابا رو بیشتر دوست یا عمه ات رو» ، «دوست داری یا نداری» . خوب اینها هم سوال شد؟ من بعد از چهل سال که عمر از خدا گرفته ام هنوز نمی دانم چه احساسی دارم. یا دارم نمی تونم بیان کنم. حال این بچه مادرمرده چطوری جواب تو را بدهند؟ این را گفتم که اگر همه چیز کشکی باشد مصاحبه با کودک برای تشخیص و ارزیابی وی دیگر کشکی نیست. راه و رسم خودش را دارد. و توجه داشته باشیم؛ « مصاحبه کودکان با بزرگسالان بسیار متفاوت است. این خلاقیت یک روانشناس است که چگونه کودک را مورد ارزیابی قرار دهد.»
«اغلب کودکان همیشه به راحتی نمی توانند مسائل و مشکلات خود را بیان کنند. حتی گاهی اوقات نمی توانند با والدین خود مطرح نمایند . بنابراین طبیعی است که درمیان گذاشتن احساساتشان با یک فرد غریبه (روانشناس، مشاور) برایشان مشکل باشد.»
درکنار مصاحبه با کودک می توان از پدر و مادر کودک نیز کمک گرفت ولی « نکته مهمی را باید در نظر داشت و آن این که وقتی مادران در مورد گذشته گزارش می دهند، سوگیری هایشان در گزارش ها به شدت بالا می رود. تحقیقات زیادی وجود دارند مبنی بر این که گزارش های مادران هم سو با تصورات قالبی فرهنگی است.»
چیزی که در مورد شاهرخ شاید بتوانیم تصور کنیم. وقتی از آنها بپرسیم چرا پسرشان دست بزن دارد ممکن است با یک قیافه حق به جانب بگویند؛ واه، پسر من. خدا مرگم بده. پسرم ماهه . گله. چرا مردم چشم دیدنش رو ندارند؟! هرچه هست لازم است با ارزیابی دقیق و کارشناسی وضعیت رفتاری و روانی کودک را بررسی نموده و آنگاه برای آن نسخه بپیچیم.
* مطالب داخل گیومه امانت گرفته شده از کتاب روان شناسی مرضی کودک دکتر حمید کمرزین....