گفت و گو

روزنامه نگار

گفت و گو

روزنامه نگار

گوش تابانی کودک

گوش تابانی کودک
بررسی مکانیسم های دفاعی روانی ؛ جابه جایی
من از تنبیه کردن بچه ها بیزارم. ترجیح می دهم بیشتر وقتم را در خانه صرف بازی با عرفان و سبحان شود. عمیقاً از این کار لذت می برم. همه جور بازی می کنیم. از خرسواری گرفته تا«نان ببر ، کباب بیار». می خندیم و حال می کنیم. احساس آرامش عمیق می کنم. ولی وقت هایی هم می شود که ناچار به تنبیه می شوم. خیلی کم اتفاق می افتد ولی شدت آن زیاد است. لاله های گوش عرفان را بین ناخن ها شست و اشاره می گیرم و آنقدر فشار می دهم که همه ی گوش سفید و نازک مثل لبو سرخِ سرخ می شود. یا همین کار را شوخی شوخی با دندان می کنم. با هر خنده و فشار صدای گریه بالا و بالاتر می رود. کوتاه نمی آیم تا احساس کنم سطح پایین دو دندان پیش بالایی به سطح بالایی دو دندان پیش پایینی نزدیک شده است و آنگاه رها می کنم.
عرفان همین کارها سر برادر بزرگ تر خود در می آورد. عرفان به قول روان شناس ها برای این کار از مکانیسم دفاعی روانی با نام جابه جایی بهره می گیرد. «در دفاع روانی از طریق جابه جایی ، غالباً انتقال یک عاطفه یا معنی مجازی و یا تخیل از کسی یا چیزی که مبدأ آن بوده است، به شخص یا چیز دیگر صورت می گیرد و سبب تخلیه عواطف بر اشیا و یا اشخاص بی طرف و یا کم خطر می گردد. مثلاً بچه ای که مادرش او را تنبیه کرده ممکن است خواهر کوچکتر یا همبازیش را کتک بزند و یا اسباب بازی هایش را بشکند.» با این تفاوت که برادر بزرگ تر عرفان در مقابل این زورآزمایی عرفان نجابت می کند.
همین موضوع برای چیزهای دیگری هم وجود دارد. چند روز پیش نوبت واکسن عرفان بود. به سلامتی به درمانگاه رفت و واکسن را نوش جان کرد. روز بعد از حادثه دیدم مداد رنگی اش را تیز می کند و خرس عروسکی اش را واکسن می زند. ما بزرگ ترها هم بیشتر از بچه ها و به کرات از این مکانیسم دفاع روانی استفاده می کنیم. وقتی زورمان به آدم هایی که در ارتباط هستیم نرسد در خانه سر زن و بچه خالی می کنیم.
«اگر انگیزه پرخاشگری کسی، بنا به مقتضیات و شرایط موجود منع و یا سرکوب گردد و فرد نتواند به طور وضوح پرخاشجویی و ستیزه گری کند، معمولاً آن را به صورت غیرمستقیم ظاهر خواهد ساخت و به این شکل فرآیند جا به جایی رخ خواهد داد. مثلاً کارمندی که در اداره نمی تواند خشمش را نسبت به مدیر خود ظاهر کند، در منزل، همسر و کودکانش را مورد پرخاش قرار می دهد. بنابراین اگرچه منبع ناکامی در اداره بوده، پرخاشگری در جایی تظاهر می کند که سبب مزاحمت نگردد.
سیرز (1970) در تحقیق خود نشان داد، کودکانی که دارای والدین پرخاشگر بودند و بیشتر مورد تنبیه قرار می گرفتند، در کودکستان به مراتب پرخاشگر از کودکان دیگرند. توجیه این کیفیت نیز دشوار نیست. کودکی که در منزل مورد شماتت قرار گرفته و تنبیه می شود و در عین حال امکان ظاهر ساختن خشم خود را ندارد به واسطه ی اصل تعمیم محرک، در مدرسه که شبیه به محیط منزل است و نسبت به معلم (به ویژه اگر زن باشد) که شباهت به مادرش دارد، پرخاشگر خواهد بود. بسیاری از مسئولان امور تربیتی به کیفیت جا به جایی توجهی ندارند، یا ظاهراً از آن بی اطلاعند و به علت همین بی اطلاعی غالباً اطفال پرخاشگر را تنبیه می کنند. مربیان و راهنمایان تربیتی به خشم و ناراحتی های اطفال که زاییده تعمیم پرخاشگری آنان نسبت به والدینشان است توجه نموده، ضمن تماس با اولیاء آنان، برای رفع علل ایجاد کننده ی این حالات بکوشند. (گاهی آرامش در برابر خشونت باعث تخلیه آن در طرف مقابل می شود.)
کودکی که از پدر و مادرش عصبانی شده با استفاده از جا به جایی، عروسکش را برای جانشینی اولیاء خود انتخاب کرده و با لگد زدن به عروسک ، پاره کردن یا سوزاندن آن، خشم خود را بروز می دهد.
مکانیسم دفاعی جابه جایی، گاهی اوقات ارزشمند است. زیرا شخص را قادر می سازد که ناراحتی های عاطفی را بی آنکه متوجه اصل مولد آن شود بر سر شخص بی طرفی خالی کند و بدین طریق از خطر از دست دادن روابط نیکو و انتقام احتمالی از مولد ناراحتی، که معمولاً شخص قویتری است دوری کند. با این دفاع، شخص از کشمکش احساسات متضاد درباره اشخاص محبوب و یا نیرومند خودداری می کند.»
در هر صورت تنبیه کودک ناپسند است؛ چه در واکنش به خطایی باشد یا کم حوصلگی پدر و مادر یا از همه بدتر خالی کردن دردهای بیرونی سر کودکان معصوم و نازنین. ولی اگر روزی تنبیه اتفاق افتاد دامنه زمانی تیرگی ارتباط را در زمانی کوتاه خلاصه کرده و دقایقی بعد بازی و صمیمیت را از سر می گیریم.
* مطالب داخل گیومه از کتاب بهداشت روانی دکتر محمدعلی احمدوند به امانت گرفته شده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد